نگاهی به پیدایش کمپانی زیگلر در ایران
ولی اله شمشیربندی، پژوهشگر تاریخ
انتشار سفرنامههای ژان شاردن و دیگر سیاحان در اروپا و معرفی زندگی خیال انگیز و باشکوه عصر صفویه، اروپاییان را تشویق میکرد تا به مشرق زمینِ افسانه ای سفر کنند. صادرات انواع پارچههای زربفت و ترمه و قالی، بین خواص اروپایی خریداران بسیار داشت. در دوران طلایی ملکه ویکتوریا، بازرگانان، فرشهای فاخر فراهان را از طریق اسلامبول به اروپا میفرستادند. این فرش ها علاوه بر جلوه هنری، اعتبار سرمایه داران اروپایی نیز بود و خانوادههای اشرافی به داشتن یک تخته از آن ها افتخار می کردند.(۱)
ساروق و سایر دهات فراهان و مشگ آباد با گذشته پربار در هنر و صنعت فرش و قالیبافی، زمینه مناسبی بود که عقلای تجارت و بازرگانی از آن بهره بسیار گیرند. وقتی شهر جدید سلطانآباد (اراک) در عهد فتحعلیشاه و سال ۱۱۹۴ خورشیدی شکل گرفت و مردمان آن دیار در تکاپوی یادگیری هنر و زندگی بهتر بودند، سرمایهداران و تولید کنندگان فرش از این موقعیت استفاده کرده و بستر آماده شهر جدید را برای تولید فرش مناسب دیدند. این تولیدات توسط بازرگانان به اروپا و امریکا راه یافت و سود سرشاری نصیب آنان کرد و مردم نیز از آن بهره گرفتند. به علت ارائه طرح های جدید فرش و ثبوت رنگ و تنوع آن، این شهر به قطب بزرگ تولید و صادرات فرش تبدیل گردید.
کمپانی زیگلر Ziglare . CO
در سال ۱۲۶۲ خورشیدی بیش از ۳۰ شرکت و تجارتخانه خارجی فرش در سلطانآباد فعالیت میکردند که مهمترین آنها شرکت «زیگلر» بود. این شرکت چند ملیتی که در وین به ثبت رسیده بود، عمده سهامدارانش انگلیسی بودند. شرکت زیگلر الگوی تمام عیار کمپانی هند شرقی بود. کمپانی هند شرقی ۲۵۰ سال با پشتیبانی سیاست استعماری انگلیس با نقاب و چهره انسانی، از بی خبری و سلامت نفس مردم سوء استفاده کرد و سیاست ویرانگری و غارت را بر شبه قاره هند تحمیل نمود.
«اسکار اشتراوس» ملقب به صاحب یکدست، از پایه گذاران این شرکت بود.(۲) از دیگر مدیران آن مایر، جکسن، هوتسن، هوتن پی و سرهنگ کینن بودند. علاوه بر این افراد، چیک ویس، قنسول انگلیس، و همچنین مشاور ارشد کمپانی لینچ انگلیس، با شرکت زیگلر همکاری می کردند. سالها بعد، الغای کاپیتولاسیون بساط آنان را درهم پیچید و ناچار به ترک ایران شدند. کمپانی زیگلر کارهای مختلفی را به عهده داشت. از آنجا که انگلیس مدتی در سلطان آباد اراک کنسولخانه نداشت، این کمپانی کارهای کنسولی و گزارش های جاسوسی منطقه غرب ایران را بر عهده داشت. این کمپانی علاوه بر تولید فرش، مشاور جاده سازی غرب ایران نیز بود.
کمپانی لینچ انگلیس امتیاز جاده سازی تهران، قم، اراک، خرم آباد را در دست داشت. نظارت این کمپانی بهانهای بود که هر جنبنده ای را در جاده های غرب کشور زیر نظر داشته باشند، خصوصا که سیم تلگراف لندن ـ بغداد ـ دهلی از غرب ایران می گذشت و بختیاری ها هم دائم با انگلیسیها مساله داشتند و از آلمان ها طرفداری می کردند. انگلیسی ها تحصن در تلگرافخانه ها را باب کردند و به این بهانه کلیه اطلاعات دست اول و علل نارضایتی مردم را به لندن مخابره می کردند.
کمپانی زیگلر کالاهای اروپای غربی و تولیدات شهر منچستر را در ایران و روسیه می فروخت؛ تولیداتی از قبیل ماهوت، پارچه های فاستونی و وسایل روشنایی مانند لوستر و چراغ.
حکومت ایران باج و خراج نواقل (مالیات حمل و نقل کالای بین شهری) و عوارض واردات و صادرات را در گمرکخانه دریافت میکرد و سود سرشاری نصیب دولت میشد. در این سالها فعالیت اقتصادی و درآمد مردم چنان بود که متجاوز از هفتصد دکان در راسته بازار اراک ساخته شد و به همان تعداد نیز دکان در تیمچه های بازار وجود داشت. این تیمچهها مملو از کالاهایی بود که به اقصی نقاط جهان فرستاده میشد.
به دنبال جنگهای ایران و روس منطقه زرخیز قفقاز از ایران جدا شده بود و مردمان آن سامان صدمات زیادی تحمل کرده بودند. با تسلط روسها، ناامنی اندک اندک فزونی گرفت. سرمایه داران قفقاز بخش عمدهای از ثروت خود را به محل امنی انتقال دادند. آنان ثروت خود را به صورت امپریال روسی و سماورهای طلا و عتیقهجات گرانبها از روسیه خارج میکردند و به کشور همسایه خود، ایران، میفرستادند. شرکت زیگلر از محل فروش محصولات انگلیسی، سرمایههای نقدی بازار ایران را پارو میکرد و به صورت امپریال طلا به لندن میفرستاد. چون ارسال امپریال (سکههای طلای روسی) به مشکل خورد و مکرر کاروان های طلا در خاک عثمانی به غارت رفت، کمپانی زیگلر تصمیم گرفت از محل فروش کالاهای وارداتی خود شرکت تولیدی فرش زیگلر و شرکاء را تاسیس کند. این کمپانی در سال ۱۲۶۱ خورشیدی در سلطانآباد عراق (اراک) در محله قلعه، کوچه میرزا شفیع (خیابان محسنی فعلی) آغاز به کار کرد.
تولید و صادرات فرشهای ارزان قیمت سلطان آباد به آمریکا، عواید هنگفتی عاید شرکت کرد. تمام سرمایههای نقدی از آمریکا به لندن سرازیر شد و لندن نیز بخشی از آن را صرف خرید کالای انگلیسی باب ایران کرد. تولیدات فرش کمپانی چنان بالا گرفت که در سال ۱۲۶۷ خورشیدی بیش از ۲۵۰۰ دستگاه دار قالی متعلق به شرکت زیگلر در سلطانآباد فعال بود. تولیدات آن فقط قالیهای متن دوغی با نقشههای دسته گلی (کومهای) بود که به نام نقشه امریکایی معروف و در انحصار کمپانی زیگلر قرار داشت.
کمپانی زیگلر در سال ۱۲۶۹ خورشیدی توسط «ابوتراب خزاعی» مبادرت به خرید بیست هکتار زمین مرغوب در حاشیه شهر، کنار رودخانه شهراب کرد. اسکار اشتراوس مدیر شرکت، پارکی در آن زمین بنا نهاد که از آن پس به نام قلعه فرنگی نامیده شد. ساختمان های اصلی در کمتر از دو سال ساخته شدند و از آن پس کلیه شعبات شرکت و تاسیسات وابسته آن، ادارات و دفاتر تولید و فروش شرکت اعم از دفتر مرکزی، اتاق های مدیران و کارکنان، مهمانسرا، رنگرزخانه، درشکه خانه و غیره از سطح شهر جمعآوری و در آن پارک قلعه متمرکز شدند. جهت ثبوت رنگ، پشم ها و خامه های رنگ شده شرکت را در آب روان و دارای املاح رودخانه شهراب که از کنار قلعه می گذشت، شست و شو می دادند. شرکت زیگلر علاوه بر تجارت، امور سیاسی سفارتخانه انگلیس را نیز عهده دار بود. کار کمپانی چنان بالا گرفت که با جسارت، منتهای ظلم و جور و زندان را در حق بافندگان خود روا میداشت. مدتها انحصار و تولید و صادرات فرش مرغوب با طرح و رنگهای اصیل در اختیار این کمپانی بود. انگلیسیها با وارد کردن رنگ شیمیایی و تشویق دیگران به استفاده از آن، سعی داشتند امتیاز کالا و برتری فرشهای بافت آن کمپانی را حفظ کنند. رنگهای شیمیایی علاوه بر سهولت در کاربری، ارزان قیمت بودند و فراگیر شدند. بافندگان شرکت که در چنبره بیگاری و ظلم انگلیسی ها گرفتار بودند، مخفیانه دستمایه خود را با طرحهای زیگلر به قیمت بهتری به کمپانیهای آلمانی میفروختند. کمپانی زیگلر که شاهد کسادی بازار خود و رونق بازار رقیب شده و کم و بیش متوجه حرکات بافندگان بود، عده ای از آنان را به بهانه فروش طرح شرکت در ارک دولتی زندانی کرد و با اعلامیهای استفاده از رنگ شیمیایی را ممنوع اعلام کرد. تجار داخلی از این حرکت مدیران زیگلر عصبانی و درمحوطه تلگرافخانه متحصن شدند. تجار اراک مرتب با دربار ارتباط داشتند. «حاج میرزا محمدرضا کاشانی» که تاجری معروف و انسانی والا بود، با تقبل مخارج زندانیان و بَستنشینان، صدای مردم را به گوش شاه رسانید.
ناصرالدینشاه در تلگرافی اخطار کرد: «… چرا اینقدر خر هستید؟! کار به کار مردم نداشته باشید! مردم را به امر بی قاعده مجبور نکنید! اگر ظلالسلطان هم دخالت کند، گوش ندهید! حکم همین است که شد! مردم را مطمئن کنید که از بست بیرون بروند و آسودهخاطر باشند! ۱۸جمادیالثانی سال ۱۳۰۸ قمری- شاه»
ناصرالدین شاه که در سال ۱۲۷۰ خورشیدی برای چهارمین بار به سلطان آباد عراق (اراک) آمده بود، وقتی به شکایت تجار عراقی و اعمال خلاف کمپانیهای خارجی گوش داد، دزدانه به اطراف نگاه کرد، پنجه های هر دو دست را در هم چفت کرد و با لال بازی اشاره کرد: چنین باشید! (یعنی متحد باشید!) او حتی در خانه خود با رمز و اشاره رفتار میکرد و جرات و جسارت مخالفت با خارجیها را نداشت. در صورتی که وقتی شاه وارد سلطان آباد یا هر شهر دیگری می شد، برای ارعاب مردم تعدادی فراش با چماق زرین جلوتر از او حرکت میکردند و با صدای بلند «دورباش! کورباش!» میگفتند؛ میر غضب های شاه با صورت های پوشیده و لباس قرمز با هیبت تمام در کنار شاه قدم بر میداشتند و صدراعظم و سایر همراهان چندین متر عقبتر، پشت سر شاه، حرکت میکردند.
ساختمان اصلی پارک قلعه فرنگی (شرکت زیگلر) در جنوب زمین خریداری شده با ستونها و طراحی نو و چشم نواز در دو طبقه ساخته شد. طراح برای رهایی از یکنواختی، کاشی های زیبای زمردی به کار برده است. از آنجایی که ساختمان از سال ۱۳۱۰ خورشیدی در اختیار خانواده حاج حسن وکیل قرار داشته، بسیار سالم و دست نخورده مانده است. از دیگر ساختمانهای آن، سالن بزرگ و اتاق مدیران، کارکنان، انبارها، نقاشخانه، مهمانخانه، ساختمان خدمه، ساختمان باغبانان، ساختمان رنگرزان، فراشخانه و اصطبل است که با کمی فاصله از یکدیگر ساخته شده اند.
اسکار اشتراوس که به شکار علاقه بسیار داشت با ساخت پلی بر روی رودخانه که به نام پل فرنگی معروف است، در ایام فراغت با اسب به شکار خرگوش و کبک در دامنه کوه مجاور (مستوفی) سرگرم می شد. او تا کناره کویر راه باریک کالسکه رویی ساخت و در اطراف تالاب میقان به شکار مرغابی، قرقاول، آهو و… می پرداخت.
شرکت زیگلر با همکاری تجار تبریزی مدت ۵۰ سال، بازار فرش سلطانآباد عراق (اراک) و صادرات آن را به اروپا و امریکا در اختیار داشت. شخصی به نام «محمد میرزا خان خزاعی» (فرزند ابوتراب فوق الذکر) که به زبانهای بیگانه تسلط کامل داشت، با توانایی زیاد مدیریت تولید شرکت زیگلر را عهدهدار بود و نسبت به تولید و صادرات فرش سلطانآباد خدمات بسیاری کرد و در بعضی مواقع توانست از تندرویهای مدیران شرکت نسبت به کارگران جلوگیری کند. سال ۱۳۱۰ خورشیدی در حکومت پهلوی اول پس از لغو کاپیتولاسیون و خروج اروپاییان از ایران، یکی از بازاریان خوشنام اراک، به نام «حاج حسن وکیل» قلعه را با کلیه اثاث و ملزومات شرکت به مبلغ هشتاد و پنج هزار تومان از شرکت زیگلر خریداری کرد. ساختمان زیبای پارک واقع در قلعه فرنگی نیز منزل مسکونی او شد و از آن پس «قلعه حاج وکیل» نام گرفت. باغ ـ قلعه وکیل با دیواری مرتفع و خیابان بندی و درختان انبوه، از سه طرف به خیابان اصلی راه داشت. ورودی اصلی با سردری زیبا به طرف کلیسای مسروپ مقدس و مدرسه شرف ارامنه گشوده می شد. حوض بزرگ بیضی شکل آن با عمق کم، چون دریاچه ای مواج، فضای پارک را شاداب و مرطوب نگاه می داشت.
پس از سال ۱۳۳۰ خورشیدی زمین های ۲۰ هکتاری قلعه به مرور زمان به قطعات متعدد، تقسیم و ساخته شدند. ساختمان اصلی پارک فعلاً در اختیار سازمان میراث فرهنگی است.
پی نوشت: برگرفته از کتاب در دست چاپ “سلطان آباد عراق (اراک) از تولد تا برآمدن پهلوی” نوشته ولی اله شمشیربندی.
پانویس:
۱ ـ ادواردز، سیسیل، قالی ایران
۲- اسکار اشتراوس دست چپ خود را در جنگ از دست داده بود و به او صاحب یکدست می گفتند.