چه کسی موزه زیلوی میبد را تاسیس کرد
راهاندازی موزه زیلوی میبد را باید حاصل تلاش مردی دانست که برای حفظ تاریخ این دستبافته سالهای سال زندگی خود را وقف آن کرده است. سیدعبدالعظیم پویا را اهالی میبد بخوبی میشناسند، مردی موسپید کرده که ماجراهای شنیدنی برای جمعآوری زیلوهای تاریخی کشور برایمان تعریف میکند.
استاد پویا ۷۴ سال دارد، دانشآموخته جامعهشناسی از دانشگاه تهران و دانشگاه «استراسبورگ» فرانسه است. او را در یک هتل سنتی در مرکز شهر میبد ملاقات میکنیم؛ هتلی که او میگوید زمانی مدرسه بوده و در آنجا درس خوانده است.
ما با موسس موزه زیلوی میبد درباره علاقهاش به زیلو و زیلوبافی، فراز و فرودهای تولید این دستبافته و تصمیم برای تاسیس موزه و موانع پیش روی وی و همتیمیهایش برای جمعآوری زیلوهای تاریخی گفت و گو کردهایم که از نظرتان میگذرانیم.
استاد پویا درباره علاقهتان به زیلو برایمان بگویید.
میبدیها از دوران کودکی با زیلو آشنا و با آن عجین میشوند. کودکان و نوجوانان در گذشته در کارگاه های زیلوبافی پنجه میزدند. اطراف محل زندگی ما پر بود از کارگاه های زیلوبافی و من در دوران جوانی گزارشهایی از این هنر و صنعت برای روزنامه کیهان مینوشتم. در دهه ۴۰ روزی ۶ هزار کیلو زیلو در شهرمان بافته میشد و این هنر رونق زیادی داشت.
شما در دهه ۵۰ برای تحصیل به تهران و پس از آن به ادامه تحصیلات به فرانسه رفتید، زمانی که به میبد بازگشتید زیلوبافی در چه وضعیتی قرار داشت؟
بعد از انقلاب زیلوبافی در شهرمان به پایینترین حد خود رسیده بود. دهههای ۵۰ و ۶۰، سالهای آفت زیلو بود چراکه تولید فرش ماشینی و موکت در کشور در حال رشد بود و مردم هم از این محصولات استقبال میکردند و همین موضوع باعث شد زیلوبافی دچار کم رونقی شود.
من با توجه به علاقهای که به این هنرداشتم به دنبال راه و چاهی بودم برای اینکه بتوانم چراغ زیلوبافی را روشن نگه دارم. بنابراین فکر کردم باید کار بنیادی صورت بگیرد تا این هنر- صنعت ادامه پیدا کند. درست است که زیلو یک فرش معمولی است اما یک صنعت ملی و ایرانی است که همه کشور مقابل این صنعت مسئولیت دارند و همه باید آن را توسعه دهیم.
چگونه به این فکر افتادید که موزهای تاسیس کنید تا موزههای تاریخی را برای نسلهای بعدی حفظ کنید؟
در دورهای چراغ بسیاری از کارگاههای زیلوبافی خاموش شده بود و حتی مردم هم ناامید بودند و بافندهها و خانوادههایشان میگفتند کار زیلو تمام شده است. پیش خودم گفتم نخستین کاری که باید انجام دهیم، بازشناسی، باززندهسازی و بازآفرینی این دستبافته خاص است.
مهمترین گامی که باید برای بازشناسی برمیداشتیم، شناسایی زیلوهای بافتهشده در قرون مختلف بود. کارمان آن ابتدا بسیار سخت بود. تیمی را تشکیل دادیم تا زیلوهای تاریخی را در مساجد و اماکن متبرکه در روستا و شهرهای دیگر شناسایی کنند.
این کار بیش از هشت سال طول کشید. البته باید به این نکته اشاره کنم در طول این سالها افراد دیگری به ما کمک کردند. بسیاری از مسئولان میبدی همچون فرماندار وقت شهرمان همکاری خوبی با ما داشتند. از تلاش استاد مرحوم حبیب باغستانی یکی از بافندههای قدیم میبد هم باید بگویم او همراه همیشگی در این کار بود. وی بسیاری از نقشهای قدیمی زیلو را بازآفرینی کرد.
هم اکنون ۴۰ تابلو زیلو از نقشهای قدیمی که کار دست استاد است در موزه نگهداری میشود. وی در طول سال های گذشته به صورت داوطلبانه و دلسوزانه کار کرد بدون آنکه کسی قدرش را بداند.
آن ابتدا زیلوها را چگونه مرمت و در کجا نگهداری میکردید؟
ما زیلوها را بعد از جمعآوری مدتها در انبار فرمانداری میبد نگهداری کردیم تا ساختمان کاروانسرای شهر میبد مرمت و زیلوها به آنجا منتقل شود. در نهایت موزه زیلوهای تاریخی میبد در سال ۱۳۸۰تاسیس شد.
چه مشکلات و موانعی برای جمعآوری زیلوهای تاریخی داشتید؟
یکی از موانع اصلی ما این بود که بسیاری از این زیلوها که در مساجد شهرها و روستاها بودند و قدمت زیادی داشتند همگی وقف بودند و متولیان برای انتقال آنها به موزه مخالفت میکردند. برای برداشتن این موانع از مقام معظم رهبری استفتاء کردیم که اگر فرشی برای مساجد بافته شده اما در حال از بین رفتن است، اجازه داریم برای استفاده بهینه از مساجد خارج شود؟ رهبری پاسخ مثبتی دادند.
جواب استفتاء باعث شد بسیاری از زیلوها را از مساجد جمعآوری کنیم. بعد از آن، سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری کمک کرد تا موزه زیلو تشکیل شود.
در یکی از بازدیدها، اهل محل سختگیری میکردند و اجازه نمیدادند زیلو را از مسجد خارج کنیم چون سابقه دزدیدن زیلوها وجود داشت. حتی یک بار مرحوم باغستانی به زبان محلی شعر میخواند و میگفت بدون آنکه خودمان بخواهیم در نقش چنین افرادی رفتیم. اگر خاطرم باشد متن شعر این بود: سهکَسن (سه نفریم)، پلاس مسجد میکَشن ( پلاس مسجد میدزدند)، اگر بگویم میکُشن (اگر آنها را لو بدهیم ممکن است کشته شوند)، اگر نگوییم میکَشن (اگر هم معرفیشون نکنیم زیلوها را میبرند.)
زیلوها را بیشتر از چه اماکنی جمعآوری کردهاید؟
باید بگویم هر یک از زیلوهایی که با مشقت جمعآوری شدهاند از اماکنی همچون مساجد، خانقاه، کنیسه یا کلیسا به اینجا آمدهاند. اما درباره وضعیت این زیلوها باید بگویم که روی برخی از آنها موکت پهن شده بود اما وقتی به موزه آمدند موجب حیرت هزاران نفر شد.
یادم نمیرود وقتی محققان روسی از میبد و موزه زیلو بازدید کردند با شگفتزدگی گفتند ما فقط زیلوی کوچکی در موزه آرمیتاژ داریم.
یکی از زیلوهای تاریخی و البته فوقالعاده موزه میبد، زیلویی است که سال ۸۰۸ هجری قمری بافته شده است که متعلق به دوره تیموریان است. چطور موفق به شناسایی چنین دستبافته تاریخی شدهاید؟
باید بگویم برای ما میبدیها دیدن زیلوی قدیمی شگفتزدهمان نمیکند. ما میتوانیم بیابیم که بطور مثال این زیلو کجا پهن شده است. این زیلوی منحصر بفرد با سه رنگ در شبستان مسجد جامع میبد پهن شده بود و از آن به طور مرتب استفاده میکردند و فقط آن را زمستانها به گرمخانه میبردند. خانه اجدادم روبروی مسجد جامع میبد بود و ما برای اقامه نماز به آنجا میرفتیم. روی این زیلو فرش انداخته بودند و ناخواسته از نظرها پنهان شده بود. موفق به کشف این دستبافته چندصد ساله شدیم و با تلاش بسیار آن را به موزه منتقل کردیم.
تا به حال شده تلاشتان برای گرفتن رضایت از متولی مسجد یا اماکن دیگر برای انتقال زیلو به موزه به در بسته بخورد؟
بله. دو زیلوی ارزشمند دیدیم که با هیچ جور نتوانستیم آنها را بگیریم. حتی یک روحانی برجسته هم از اداره اوقاف با خودمان همراه کردیم، فتوای مقام معظم رهبری را هم نشانشان دادیم اما موفق نشدیم. ۲۰ سال از آن روز گذشته و نمیدانم در حال حاضر چه بلایی سر زیلوها آمده است. زیلوها مربوط به دوره صفوی و بسیار خوشبافت بودند.
برای رونق دادن به زیلوبافی و شناساندن زیلوبافان چه اقداماتی انجام شد؟
باید به یک نکته مهم اشاره کنم، زیلو، دستبافته ای است بازمانده از قرونها گذشته و میبد مرکز تولید آن بوده.
بعدها فکر کردیم که خانواده زیلوبافها در سالهای بیرونقی چندان جایگاه خوب و اعتباری در کنار سایر مشاغل نداشتند به همین دلیل تصمیم گرفتیم اعتباری به آنها بدهیم و برای نوشتن کتاب «هنروران شهر خورشید / دلبستگان زیلو» تلاش کردیم. در این کتاب صنعت زیلو را معرفی کردیم و با افراد سرشناس و بافندههای قدیمی مصاحبه کردیم و هویت شایسته آنها را برگرداندیم.
بعد از این فعالیت ها زیلو در دهه ۸۰ ثبت ملی شد که به نوبه خود حرکت مهمی محسوب میشد. چند سال بعد به ثبت جغرافیایی هم رسید به این معنا که میبد پایگاه جغرافیایی تولید و پخش زیلوست و در نهایت آذرماه سال ۱۳۹۷ زیلو ثبت جهانی شد. غدا هیجاوی – رئیس منطقهای آسیا و اقیانوسیه شورای جهانی صنایع دستی – وقتی برای ثبت جهانی میبد آمده بود بارها و بارها گفت: «اگر موزه زیلو نبود ما نمیتوانستیم با اطمینان کامل زیلو را ثبت کنیم.»