شناخت فرش قشقایی
هرآنچه باید از فرش قشقایی بدانید
فرش قشقایی چند دههای است که بخاطر نقش و نگار و ذوق بافندگانش که نقشمایههای آن را بداهه میبافند تبدیل به یک برند معروف شده است. قشقاییها همانند سایر بافندگان ایلیاتی هرآنچه که در طبیعت میدیدند روی دار سفید قالی نقش میزدند. قالیهایی که قشقاییها میبافتند بخاطر نقشمایههای جالب و رنگآمیزی جذابی که داشت بین اروپاییان و حتی آمریکاییها دست به دست میشد.
ذائقه غربیها فرشهای پرز کوتاه با نقشهای بداهه را میپسندید. پس هر چه قالی و قالیچه در دهههای ۵۰ و ۶۰ بود به کشورهای علاقمند به این نقشه صادر شد و در دورهای نیز فرشهای سبک قشقایی با کیفیتی تقریبا پایینتر در کارگاههای استان فارس بافته شده و روانه بازار خارجی شد. به این نوع فرشها در بازار «فرش تجاری شیراز» گفته میشد.
اما اکنون فرشهایی تولید میشوند که هیچ شباهتی به فرشهای قشقایی ندارند و برخی در بازار از این قالیها که اصالتی در نقشه و بافت ندارند به عنوان فرش قشقایی یاد میکنند و آنها را به دوستداران فرش که شاید اطلاعات کمی از این هنر-فرهنگ اصیل ایرانی دارند، میفروشند، نمونهاش فرشهای کف ساده.
ما برای درک و آشنایی بیشتر و بهتر با فرشهای ایلیاتی بویژه فرش قشقایی در مورد طرح و رنگآمیزی این دستبافتهها اطلاعاتی در اختیار شما میگذاریم.
ذهنی بافت بودن نقشه قشقایی
فرش های شیراز به این خاطر بسیار معروف هستند که نقشمایههای آن به صورت ذهنی بافته میشوند یعنی اینکه بافندگان آن که معمولا عشایر هستند نقشها را یا از حفظ میبافند یا اینکه با بهرهگیری از ذهن خلاق خود از نمادها و باورها و طبیعت برای خلق نقشمایه کمک میگیرند به این خاطر است که معمولا فرشی با نقشه عشایری نمییابید که کاملا شبیه به یکدیگر باشند.
نقوشی که تقریبا روی بیشتر فرشهای ایلیاتی بافته می شوند نقشمایه های اسطوره ای و آیینی (نقش پرنده، بز، درخت، سگ، طاووس، شیر، لاکپشت و…) هستند به عنوان مثال یکی از نقوش یا نمادی که در طول قرون گذشته در فرش های عشایری بسیار تکرار شده است نماد لوزی یا لوزی تو در توست. این نگاره، گاهی با چند نگاره دیگر ترکیب میشود تا قدرت بیشتری داشته باشد. گذشتگان ما از این نقش برای دفع چشم زخم در دستبافتههای خود استفاده میکردند. آنها اعتقاد قلبی داشتند که با این نقش میتوانند در مقابل چشم زخم بایستند.
قشقاییها نقشههای مختلفی را میبافند ولی یکی از خاصترین نقشههای آنان باغ پرندگان است. در این نقشه ۳ لوزی که نمادی از حوض است با تعداد زیادی از پرندگان بافته میشود. پرندگان نمادی از بارانخواهی است و این نقشمایه (پرندگان) قدمتی دستکم ۳ هزار ساله در ایران دارد.
نقشه یلمه
یکی از خاص ترین نقشههای استان فارس نقشه یلمه است. در این استان یلمه معروف است به قالی رنگارنگ. نقشه آن از چندین لوزی به هم پیوسته و رنگی تشکیل شده است. این فرش کاملا پشمی و رنگهای روشن و نقوش هندسی به وفور در آنها به کار برده شده است.
پشم مورد استفاده در این فرشها بسیار نرم و براق است، اما پشم یلمه با ماشین، نخریسی و تبدیل به خامه میشود و تنوع رنگهای آن بسیار بیشتر از فرشهای عشایری است و در آن گستره وسیعی از رنگها شامل انواع قرمز، صورتی، آبی، سبز و زرد دیده میشود.
نقشه ناظم
نقش ناظم طرحی است که از کار درآوردن آن به طراحی و نقشه دقیق نیاز دارد، حال آنکه بیشترین دستبافته های قشقایی مانند دیگر ایلات و عشایر، حاصل ذهنی بافی است. به همین سبب است که حتی امروز هم طرح ناظم تنها طرحی است که بیشتر قالیبافان کشکولی برای بافتن آن نیازمند الگو و سرمشق کامل هستند و چون نقشه ترسیم شده شطرنجی ندارند یک فرش بافته را پیش رو میگذارند و تقریبا تا آخرین گره نقش گلهای زمینه را از روی آن میبافند.
دکتر سیروس پرهام، پژوهشگر نام آشنای فرش دست کم دو گروه از زنان و دختران کشکولی را دیده است که نقشه ناظم را بدون سرمشق و به همان شیوه ذهنی بافی از بر میبافند البته با کاستنها و افزودنهای گاه و بیگاه و نیز رنگ آمیزی دلخواه اما این حد مهارت و سرپنجگی استثنایی است. ضمن آنکه این توانایی بافندگان ماهر کشکولی بخودی خود نمیتواند دلیل بر آن باشد که نقش ناظم یک طرح سنتی و اصیل قشقایی است که از نمونه های مشابه شهری بافت اقتباس شده است.
بافندگان ایل قشقایی
ایل قشقایی از طایفههای مختلفی تشکیل شده است که برخی از آنها در قالیبافی و گلیمبافی از شهرت ویژهای برخوردارند همچون کشکولی، اینانلو، بهارلو، درهشوری، شکرلو، شش بلوکی، ایگدر، رحیملو، عمله، صفیخانی.
در این طوایف نقشمایههای زیادی با یکدیگر یکسان است ولی نقشههای قالیشان با یکدیگر متفاوت است. آنهایی که در شناخت قالی تبحر دارند با دیدن نقشهها میتوانند تشخیص بدهند که نقشه متعلق به کدام طایفه قشقایی است. از این نکته نباید بگذریم که گذشته از قشقاییها ایلات عرب و فارس در این استان نیز از تنوع نقشه برخورداند و باید گفت استان فارس یکی از قطبهای بافندگی ایلیاتی است که متاسفانه از دهه ۸۰ به بعد به دلایلی همچون تورم، دستمزد پایین بافندگی، بیمه نبود بافندگان و … دچار کاهش تولید شده است.
رنگرزی در ایل قشقایی
طروات و شفافیت رنگ و تنوع رنگ آمیزی بیش از هر عامل دیگری در شهرت جهانی دستبافته های قشقایی موثر بوده است. توانایی زنان قشقایی در احساس رنگها و رنگ آمیزی که گاه چنان باورنکردنی است که به اعجاز می ماند هم از فراوانی رنگ و ریزهکاری های رنگ آمیزی است هم از پختگی و گیرایی و چشمنوازی رنگها پدیدار میکند.
در یک قالیچه قشقایی قدیم دهها رنگهای سبز و آبی و قرمز و طلاییهای گوناگون بکار میرود و این همه رنگ در عین آنکه پارهای تند و سنگین است اما توانگری و تنوع رنگ و سخاوت و سادهدستی در رنگ آمیزی چنان به هم نزدیک و مانوس است که نامی جز اعجاز رنگها بر آن نمیتوان نهاد.
توانگری و تنوع رنگ و سخاوت و گشاده دستی در رنگ آمیزی چنان است که حتی خبرگان گاه بعضی از رنگهای یک قالیچه ۱۵۰ ساله قشقایی را که پیش از کشف متداول شدن رنگهای شیمیایی جوهری میپندارند چون اینهمه رنگ را به راستی باور نمی توان کرد.
اما باید اعتراف کرد که با نفوذ رنگهای شیمیایی به کشور، رنگرزان قشقایی به دلیل سهولت یافتن مواد رنگزای شیمیایی و ارزان بودن آن بسوی رنگرزی شیمیایی رفتند و کمتر دستبافتهای را در سالهای گذشته میتوان یافت که با رنگزاهای طبیعی رنگ شده باشند.
فروش فرشهای تقلبی به نام فرش قشقایی
در چند سال گذشته عرضه و فروش فرش های قاچاق افغانستانی در بازارهای فرش به شدت فراگیر شده و برخی از فروشندگان این فرشها را به نام فرش عشایری، بلوچ، ترکمن و حتی قشقایی به خریداران از همه جا بیخبر میفروشند. برخی هم فرش سایر مناطق را به نام مناطق مشهور میفروشند به عنوان مثال فرشی که در اطراف مشهد بافته شده به نام فرش قشقایی و با قیمت بسیار بالاتر میفروشند.
البته باید گفت عدهای نیز در بازار، فرشهایی را به نام قشقایی میفروشند که هیچ شباهتی به قشقایی ندارد و این یعنی فریب مشتری. فرشهایی که کف ساده هستند و حتی یک نقشمایه از نقشمایههای قشقایی را در متن یا حاشیه خود ندارند.