شباهت نقوش گلیم های قشقایی و قبیله سرخپوستان ناواهو
شباهت نقوش گلیم های قشقایی و قبیله سرخپوستان ناواهو در قاره آمریکا جزو عجایبی است که محققان برای کشف آن تحقیقات فراوانی کرده اند.
سیروس پرهام در این بار می گوید: «شباهت کامل و تقریبا مو به موی نقوش گلیم های سرخپوستان ناواهو در قاره آمریکا با گلیم های عشایر جنوبغرب ایران به ویژه قشقایی ها باعث شگفت بسیاری از پژوهشگران و باستان شناسان است. همزادی و هم‌ریشگی این دو تمدن از یکدیگر که کیلومترها با هم فاصله دارند همچون یک واقعیت استوار و تردیدناپذیر است که به رغم واقعیت‌های تاریخی و جغرافیایی و هم موانعی بر سر راه است.
توجیهات شبه علمی بعضی فرش‌شناسان مغرب زمین و جستجوی علت‌های احتمالی این همسانی بر مبنای شرایط اقلیمی، بیش از آن دور از ذهن است که قانع‌کننده باشد.»
اما در این میان برخی هستند که با اسنادی غیرقابل اثبات عنوان می‌کنند «ترک ها» ۲۵ هزار سال پیش مهاجرت بزرگی را برای دست یافتن زمین های مورد نیازشان بسوی سرزمین های آنسوی اقیانوس آرام پیموده اند و خود را به نواحی مختلف قاره آمریکا رسانده اند و آنها را می توان اجداد سرخپوستان دانست چراکه لغات و ریشه بیشتر کلمات آنها ترکی است!
این عده در ادامه مدعی اند: «بخش دوم مهاجرت ترکان به قاره آمریکا سال ۱۲۳۳ میلادی رخ داده است و در این تاریخ، ترکان «نایان» و «اویغور» از اردوی چنگیزخان فرار کرده و بهمراه قبایلی که به آنها پیوسته اند، وارد قاره آمریکا شده اند.
همچنین اکنون معلوم شده است که در زمان عثمانیان،اسرای ترکی که سربازان نیروی دریایی عثمانیان محسوب میشده اند و به کارائیب تبعید شده بودند،بعد از مدتی به آمریکای شمالی کوچ کرده و در آنجا با زنان بومی سرخپوست ازدواج کرده اند.این ازدواجها منجر به تشکیل قبیله ای جدید بنام «مئلونجان» شده است.»
بنابراین این افراد که بیسترشان هم افکار پان ترکیسمی دارند معتقدند این شباهت بین نقوش سرخپوستان و قشقایی ها به دلیل یک ریشگی دارد و نقوش مشترک ترکان هر جایی که باشد بافته می شوند!
اما از همه این نظریات و فرضیات و حتی ادعاها بگذریم باید رویدادها و علت‌های دیگر را باید جست. آیا مهاجرت قبایلی از مردمان آسیا به قاره آمریکا در حدود ۹-۱۰ هزار سال پیش می‌تواند پاسخی به این پرسش باشد؟ مطرح ساختن جدی چنین پرسشی اشکال‌ها و موانع بسیاری دارد و پیش از آن پرسش‌های فراوان وجود دارد که پاسخ باید گفت و بیشتر پرسش‌هایی که هیچ پاسخی ندارند.
