گلیم بافی و تاریخ پر رمز و راز آن

گلیم‌ بافی باستانی‌ترین شیوه فرشبافی است که قرن‌ها پیش از قالیبافی و بسا همزمان با پارچه بافی در خاور زمین بوجود آمده است.

روشن نیست مبدعان این هنر چه اقوامی هستند ولی شواهد گویای آن است که اقوام آسیای مرکزی نخستین بار موفق به طرح و بافت آن شده‌اند.

آثار بدست آمده از کاوش‌های باستانشناسی ما را بسوی دشت‌های مرکزی آسیا می‌کشاند، چراکه این اقوام در کار پرورش گوسفند و دامپروری بوده‌اند و از پشم دام خود را برای بافتن فرش‌ بهره می‌برده‌اند، فرش‌های ساده و خالی از تنوع.

اما نمی‌توان با قاطعیت گفت مبدا گلیم حتما آسیای مرکزی است چراکه کشف برخی شواهد در آناتولی ترکیه نگاه‌ها را به این منطقه معطوف کرده که شاید گلیم اول‌بار در منطقه آناتولی بافته شده است.

قطعه های بافته شده دیگری در حفاری‌های جنوب سیبری و شمال مغولستان بدست آمده که مشابه آن در آناتولی نیز دیده شده است. آثار شگرفی که از حفاری‌های «چتل هویوک» در آناتولی مرکزی به ما رسیده، این گمان و وسوسه را برانگیخته است که شاید گلیمبافی تاریخ هشت هزار ساله داشته باشد و سرآغاز این صنعت چند هزار پیش از قالیبافی، البته این آثار فاقد سندیتی است که برای اثبات و وجود گلیمبافی در این تمدن ناشناخته عصر نوسنگی باشد. بنابراین در مقایسه با مدرک عینی و تردید ناپذیری که سرآغاز قالی بافی را به ۴۰۲۲ سال پیش می‌رساند.

حفاری‌های فریقیه در آناتولی بافته‌هایی متعلق به قرن هفتم قبل از میلاد به دست آمده که با وجود آسیب‌دیدگی، بعنوان گلیمبافی شناسایی شده است.

باستانشناسان توانسته‌اند در سراسر منطقه آناتولی، بخصوص دورق، انواع ابزار و ادوات بافندگی و آثاری از بافت گلیم و همچنین گلیم پاره‌های متعددی از قرون قبل از میلاد که زمان و مکان دقیق بافت آنها مشخص نیست، کشف کنند. سوای بافته‌های یاد شده در مقبره‌های آسیای مرکزی و گلیم پاره‌ها و قالی‌های بدست آمده نظرات مختلفی در این باره مطرح است، برخی عنوان می‌کنند فرش گلیمی را همان اقوامی اختراع کرده‌اند که فرش نمدی را پیش از آن ابداع کرده‌اند.

ممکن است ابداع گلیم پیامد منطقی و طبیعی پارچه بافی باشد و در سرزمینی آغاز شده باشد که مردم آن هرگز از فرش نمدی استفاده نمی‌کرده‌اند.

با این همه چون گلیمی به قدمت نمدهای آسیای میانه در دست نیست منطقی‌ترین فرض همان است که گلیمبافی را ابتکار اقوامی بدانیم که نخستین بار کف سرد و نمناک خیمه و چادر خود را با فرش‌های گرم نمدی پوشانیدند و در مراحل دیگر نمدهای ساده و یکرنگ را با نقش‌های رنگی آراستن و برای اولین بار در تاریخ انسان زیبایی و هنر را بر زیراندازی پیش پا افتاده ارزانی داشت.

مبانی فکری و مذهبی در نقوش گلیم

باید به دنبال این پاسخ گشت که این تمدن ناشناخته بر چه مبانی فکری و مذهبی و بر پایه کدامین آیین سحرآمیز ناشناخته استوار بوده که جای نقش موجودات زنده و اجرام آسمانی و اشیا و پدیده‌هایی که بطور معمول هدف و ابزار جادو بودن از طرح‌های بهم پیوسته تمام هندسی متقارن بهره می‌جسته.

می‌توان پاسخ داد یک فرهنگ هشت هزار ساله مدفون نمی‌تواند دلیل بر بی‌معنی و بی‌هدف بودن این نقوش رمزی باشد. برای ما که هنوز نتوانسته‌ایم کلید الفبای بسیاری از خطوط و زبان‌های باستانی را بیابیم.

برچسب ها

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
بستن