نقش نماد و اسطوره در دستبافته های ایرانی

از نماد یا اسطوره چه می‌دانید؟ از اینکه هر یک از نقشمایه هایی که روی فرش یا دستبافته های دیگر گره خورده اند نشانه چه چیزی هستند تا چقدر آشنا هستید؟ در این مقاله به بسیاری از نمادهایی که مطمئنا آنها را روی فرش و دستبافته های دیده‌اید آشنا خواهید شد.

باید گفت نماد در واقع نمود یک تفکر، باور و حتی مشاهدات انسان از محیط اطراف خود است. نماد از گذشته با انسان و زندگی او مخصوصا در دوران غارنشینی و عشایری همراه بوده است. در واقع باید گفت که نمادها یارگیر ناتوانی اندیشه انسان‌های اساطیری در کشف و فهم بوده‌اند و ارتباط انتزاعی با حقیقت و واقعیت دارد.

نماد یکی از ابزارهای آگاهی است و مفاهیمی را برای ما آشکار می‌سازد که به شیوه‌های دیگر قابل بیان نیست. شاید بتوان گفت نماد قدرت بیانگری بیشتری برای درک و آگاهی از محیط پیرامون ما دارد. باید اشاره کرد که رمزپردازی یا نمادگرایی از کهن‌ترین و اصولی‌ترین بیان مفاهیم است و رمز نفوذ نماد در جنبه های مختلف زندگی انسان قابل تامل است.

اما درباره نماد در هنر سنتی که قالی دستبافت هم نمودی از آن است بستر بسیار مناسبی برای شکل‌گیری نماد است. نماد در فرش طبق اعتقادات و باور و رسوم اجتماعی الهام بخش هنر بافنده است عمل می‌کند.

فرش دستبافت ایرانی از جمله هنرهای کاربردی یا به عبارت بهتر چند بعدی است که در کارکردهای گوناگون خود از پدیده هایی چون نمادگرایی و اسطوره بهره برده است. نقوش بافته شده در متن فرش از دید محققان هنر نه اینکه صرفا نقش و نگارهای رنگین در پر کردن فضایی خالی باشد بلکه هر خط و رنگ آن در هر پیچ و چرخشی نمادی از معانی و مفاهیم جهان بینی شرقی به ویژه در ایران است.

در حقیقت نقش واقعی نماد این است که بشر یا بهتر است بگویم هنرمند آن را برای رسیدن به معنای واقعی یک پدیده به صورت رمزی و درونی بکار می گیرد و بهترین راه آن خلق نماد یا سمبل است. در همه هنرهای ایران باستان به نمادها و علایم بیشماری می‌رسیم که هر یک نماد یک پدیده و مربوط به آفرینش، زندگی، مرگ، باروری، خشکسالی، بارندگی و …. هستند. این نمادها در طول زمان در ذهن ایرانی ها تثبیت شده‌اند.

اما نمادها در قالی ایرانی به ۳ قالب تقسیم‌بندی می‌شوند:

 

نقوش گیاهی مثل گیاهان و درختان و گل

– نقوش جانوری

– نقوش هندسی

 

نقش درخت در دستبافته ها

دنیای گیاهان در کل دنیایی است که زندگی همیشه در آن جاری ا و تجدیدپذیر است. در دنیای آرمانی ایرانیان، گیاهان و درختان به خاطر سرسبزی و نشاطی که به انسان می‌دهد به معنای مطلق زندگی است و البته جنبه مقدسی هم دارد. در این میان درخت از اهمیت ویژه‌ای برخودار است زیرا مظهر رشد و زندگی و زایندگی و زایش مداوم است.

یکی از رموز درخت، خود جهان است. کوپر، استان شناسی و دیرین شناسی آمریکایی، درخت را ترکیب آسمان و زمین و آب و زندگی در تقابل با سنگ می‌داند. البته باید بگوییم که نماد درخت یکی از قدیم‌ترین نقوشی است که مورد توجه بشر قرار گرفته و آن را در آثار هنری خویش بکار برده است. مجاورت با کوه ها و جنگل و دشت و دمن دلایلی این موضوع است. نقش درخت مثل سرو و چنار و کاج و بلوط همواره یکی از اصلی‌ترین نقوش رایج در قالی دستبافت ایران بوده است.

– نقش سرو

سرو در بین ایرانیان جایگاه بسیار بالا و والا دارد. این درخت بخاطر سرسبزی همیشگی، ریشه عمیقی در اعتقادات ما ایرانیان دارد و مفهوم آیینی، نشانه جاودانگی و تداعی کننده معاد است. این درخت در دوران هخامنشیان و ساسانیان درخت زندگی به شمار می‌رفته است. درخت سرو در گذشته روح و زندگی مذهبی ایرانیان تلقی می‌شده و نقش آن در مناطق مختلف کشور کشف شده است مثل پلکان های شرقی کاخ آپادانای تخت جمشید با تراش‌هایی با نهایت دقیق و ظریف.

– نقش بوته (بته جقه)

بعد از  ورود اسلام به ایران و با توجه به محدودیت‌هایی که در زمنه خلق آثار هنری از جمله نقش‌نگاری روی فرش  رخ داد هنرمندان ایرانی با تغییری خلاقانه و انتزاعی و ساختار و قالبی دینی و رنگ و بویی اسلامی به نگاره سرو دادند.

محدعلی اسلامی ندوشن معتقد است که نقش بوته نمودار درخت سرو است. دهخدا هم در این باره عنوان کرده بته جقه سرو سرافکنده نشان ایران و ایرانیان است و روی فرش، پارچه‌ها، خاتم‌کاری‌ها و سایر زیورهای صنایع دستی ایران دیده می‌شود.

– نماد باغ ایرانی

باغ ایرانی به لحاظ تمام شکلی و هندسی و حکمت متعالی در طرح آن میراث ارزشمند فرهنگ و هنر ایرانیان است ریشه در فرهنگ معنوی و اساطیری باستانی ایران دارد. باغ ایرانی راهی به درونی‌ترین لایه‌های اندیشه و خیال تعبیری از معنای زندگی، نهایت انسان، ابدیت و از ازلیت، بهشت و زندگی و جلوه‌های زمینی از عالم ملکوت به روایت ایرانیان است.

باغ ایرانی که در دیواری محصور است، طبیعت وحشی، بی‌تفاوت و حتی خصومت‌آمیز را از طبیعتی نظم‌یافته و از طبیعتی که به دست انسان آکنده از زیبایی و لطف شده جدا می‌کند.

– نقش باغ ایرانی (چهارباغ)

رابطه عارفانه ایرانیان با آب درخت و گل به خوبی نشان می‌دهد که باغ ایرانی محیطی مقدسی است زیرا مراوده  ورابطه‌ای بین باغ مثالی و باغ زمینی است.  از این رو کهن الگوی باغ ایرانی همواره سرچشمه همه هنرهای گذشته ایران و همچنین قالی بافی در قرون اسلامی است. قالی و باغ شباهت‌های دلپذیری با هم دارند طرح نقشه باغی پیشینه‌اش به نقش قالی بهارستان در زمان ساسان  می رسد. این باغ مینوی نمادین از نقش بهشت موعود ایرانیان در فرش است.

 

نقوش جانوری

کاربرد نقشمایه‌های جانوری به عنوان نماد آیینی، اسطوره و تـزئین در ایـران سـابقه‌ای بسیار دیرینه دارد و به هزاره‌های قبل از میلاد می رسد. نقوشـی کـه هر یـک بعـدها بـه عنوان عناصر بصری هویت ملی خاطره‌های جمعی ایرانیان را تداعی می‌کند.

کاربرد نقشمایه‌های حیـوانی در فـرش، حـداقل از دوره هخامنـشی مرسوم بوده است. نقوش حیوانی نظیر شیر (نماد ملی ایرانیان)، ماهی (با عنوان ماهی در هم یا هراتی) و نقوش پرندگان نظیر سیمرغ، طاووس و غیـره. ایـن موجـودات رنگارنـگ و زیبـا از نقشمایه های متداول، متنوع و معروف فرش‌اند، بـه فـرش گیرایـی خـاص مـی‌دهنـد و حیات و تلاش و سرزنده بودن را به بیننده تداعی می کنند.

دانشگر، پژوهشگر فرش معتقد است «در بین جوامـع و طوایـف، پرندگان و حیوانات هر یک سمبل و نمادی از معتقدات و تجسمی از تصورات انـد. در فرش نیز همچون سایر هنرهای ظریفه مانند نقاشی، کاشی‌کاری و قلمکـاری، پرنـدگان نشانه زیبایی، آزادگی و دورپردازی غرورانه اند».

 

فرش با ترسیم و بافت شکل پرنده، آگاهانه یا ناخودآگاه مکنونات قلبی و خواهش‌های باطنی و باورهای خود را بر این دستبافت می‌نگارد. از نقـشبنـدی سـیمرغ و عقـاب، بلندپروازی و تیزچنگی و از هدهد هوشیاری و از کبـک خرامیـدن و از طـاووس ایـن پرنده خوش‌ترکیب، نقش و نگار و آراستگی ظـاهر را بـه اطرافیـان القـاء مـی‌کنـد.

سابقه به کارگیری نقش‌ها و شمایل حیـوانی در هنـر و انـواع آن، طـولانی‌تـر از نقـوش انسانی است. هنرهای ایرانی و به‌ویژه قـالی‌هـای دسـتبافت عـشایری همـواره جایگـاه مناسبی برای حضور، جولان و عرصه کـارزار حیوانـات اهلـی و وحـشی بـوده اسـت. حیواناتی همانند شیر، عقاب، گاو، اسب، ماهی و… که جنبه نمادین داشـته و اشـاره بـه هویت و خاطرات جمعی ایرانیان دارند بیشتر از دیگر حیوانات در قالی‌هـای دسـتبافت

– نقش شیر (نماد ملی ایرانیان) در قالی دستبافت

 

یکی از نمادهایی که در فرهنـگ و هنـر ایـران زمـین بـسیار برجـسته بـوده و از آن به عنوان نماد ایرانی یاد می‌شود نقش «شیر» است. از آنجایی کـه شـیر خـود نمـاد ملـی ایرانیان است نسبت به سایر حیوانات سهم بیشتری بـرای حـضور در زمینـه قـالی پیـداکرده است. گواه این ادعا نقش شیر به صورت تجریـدی و تنهاسـت کـه در قـالی‌هـای شیری فارس و بختیاری بافته شده است. این موضوع نشان از علاقه خـاص هنرمنـدان بافنده نسبت به این حیوان نمادین است.

این حیوان در باورهای قومی و اساطیری ایران نـشانگر باروری زمین محسوب می شد. سر شیر به نشانه مراقبت و هوشیاری و انـدام پـسین او مظهر قدرت است. از معانی نماد شیر می‌توان از آتش، ابهت، پارسایی، پرتو خورشـید، پیروزی، تابستان، دلاوری، روح زندگی، سـلطنت، شـجاعت، قـدرت و قـدرت الهـی، گرمای خورشید، مراقبت و مواظبت، نیروی ابرانسانی و مادون انـسانی نـام بـرد.

نقـش شیر که از دیرباز به عنوان نماد سروری و رهبری در گونه‌های بسیاری از آفـرینش‌هـای هنرمندان ایرانی تکرار شده و به امروز رسـیده اسـت از طریـق نیـروی تخیـل و ابـداع هنرمندان و بافندگان هنر قالیبافی بر متن قالی جای گرفته است (تناولی، ۱۵۳۷ :۱۹ .) در هنر دوره اسلامی نیز از اواخر دوره سلجوقی نقش شـیر و خورشـید بـه عنـوان نمـاد شیعه شکل گرفت که نقش خورشید تعبیری از پیامبر اسلام(ص) و شیر نمـاد حـضرت علی(ع) بوده است.

نقش شـیرکه اولین نقش آن در زمان هخامنشی بوده است از قالی پازیریک و به صـورت ردیفـی به دست آمده است. در این تصویر شیرها به صورت کامل نشان داده شـده اسـت شـیر نمادی از قدرت خاکی و خورشید نماد قدرت آسمانی بوده که در ترکیب با هم، قدرتی رسیده از آسمان برای مردم را بیان می کند.

نقش ماهی

 

از دیگر نمادهای ایرانی مرتبط با هویت ملی که می‌تـوان آن را  در نقـوش هنـر ملـی جستجو کرد نقش «ماهی» است. این نقشمایه از دوران قدیم، در فرهنگ‌های مختلف به صورت یک نقش نمادین، حضور داشته است. حضور ماهی در قالی بافی با عنوان نقش «ماهی در هم» یا «طرح هراتی» شناخته شده است. ماهی به صـورت نمـادین در انـواع هنر و تمدن ایرانی نظیر هنر و تمدن عیلامی و هخامنشی حـضور داشـته اسـت.  نقـش ماهی از ظریفترین و زیباترین طرح‌های نقش مکرر است. در نقش ماهی در هم دو یا چهار ماهی به دور حوضی می‌چرخند.

مـاهی در نمادشناختی ایرانی نشان از زندگی دارد و از آن رو در کنار هفت سین نـوروز ایرانیـان سرآغاز زندگی دوباره طبیعت است. «ماهی نماد پاکی، طهـارت نفـس (بـه دلیـل ارتبـاط دائمـی بـا آب) حاصلخیزی و باروری بود و به عنوان نگهبانی برای قصرهای پادشاهان دانسته می‌شـد.» (نیستانی، ۱۳۸۷ :۸۱ )

اجزای نگاره ماهی برگرفته از آیین مهرپرستی اسـت. برگچـه‌هـای ماهی شکل، همان دو ماهی بودند که مهر را از آب درآوردند و گـل گـرد، همـان گـل لوتوس است که مهر بر روی آن قرار گرفته بـود. بنیـاد و اصـل آن دو یـا چهـار بـرگ نقوش قالی دستبافت ایرانی، عناصر و  …خمیده است که گل بزرگی را در برگرفته‌اند.

– نقوش پرندگان

 

یکی از مرغان ایرانی که همواره در فرهنگ، هنر، ادبیات و اساطیر ایـران حـضوری بارز و آشکار داشته سیمرغ افسانه‌ای است که به‌خصوص در قالی‌های زمینه جانوری و شکارگاهی و مضامین شاهنامه به چشم می خورد. این مرغ نمادین ایرانی که در حافظـه جمعی ایرانیان دارای صفات و خصایص برجسته ای است در ذهن هنرمنـد بافنـده نیـز جایگاه خاصی داشته است.

 

سیمرغ پرندهای پررمز و راز و اساطیری است و نخستین و معروفترین پرنده در اساطیر ایرانی دانسته شده است» (شـایگان، ۱۳۷۳ :۳۲۱ .) از نظر نمـادین سـیمرغ بـه معنـای «آرزو، آتـش،آزادی، اعتقاد، اقتـدار، الوهیـت، الهـام، امپراتـوری، بردبـاری، بـی‌پروایـی، پاکـدامنی و پرهیزگاری، پیروزی، تحمل و… است» (واحددوست، ۱۳۷۹ :۳۰۹.) سیمرغ در شاهنامه فردوسی پرنده‌ای اسطوره‌ای و افسانه‌ای خردمند و دارای ابعادی ایزدی و عرفـانی نیـز هست.

– نقش طاووس

 

یکی دیگر از پرندگان ایرانی که نمودی از شناسنامه فرهنگ و هنر ایرانـی بـه شـمار می‌رود، طاووس است؛ مرغی که به پرنده بهشتی نیـز مـشهور اسـت. «نقـش طـاووس اغلب دارای مفاهیم مذهبی است و نه تنها به عنوان نمادی مذهبی در آثـار هنـری دور اسلامی به کار گرفته شده بلکه در دوران باستان و در آیین زرتشت به عنوان مرغـی مقدس مورد توجه بوده است» (گلف، ۱۹۸۶ :۱۳۱ .)

این نقش در دین زرتشت نمـادی از مرغ آناهیتا (ناهید، ایزد آب) و دارای مفهوم فناناپذیری بوده و در برخی فرهنگها، مفهـوم فخر و غرور را بیان می کند. نقش این پرنده فاخر و زیبا در پارچههای ساسانی به وفور به تصویر کشیده شده و گاه به صورت ترکیبی از طاووس، اژدها و سیمرغ بر پارچه ایجـاد شده است.

قالیباف امروزی، نقش طاووس را بر پهنای قالی تصویر مـی‌کنـد؛ زیـرا مـی‌دانـد یادگاری از نمادهای ایرانی و دلخواسته‌های نیاکان وی است. در بسیاری از آثـار دوره ساسانی همچون نقش برجسته‌های طاق بستان، پارچه‌ها و یا لوح‌هـای گچـی تیـسفون، نقش طاووس در تزئین‌ها و یا دو طرف درخت زندگی دیده می‌شود.

 

نقوش انسانی

 

در میان عناصر و مضامین تـصویری هویـت ایرانـی بـه پادشـاهان معـروف ایرانـی می‌رسیم که به دلیل داشتن شاخصه‌های متفاوت با دیگر افراد، رفتـار و سـلوک ایـشان سینه به سینه به نسل‌های بعدی رسیده و هنرمند بافنده سعی کرده با سـادگی همـراه بـا زیبایی خویش، لحظه و خاطره ای از زندگی ایشان را بر پهنه قـالی بـه تـصویر بکـشد.

قالیچه ای با موضوع شاپور دوم که بر تخـت خـود نشـسته و از سـربازان مـسلح سـان می‌بیند، در مجموعه موزه فرش ایران نگهداری می‌شود.  در نقش این قـالی سـه سـربازمسلح به نیزه حفاظت از شاپور دوم را به عهده دارند و دو خادم که یکی از رو به رو بر سر شاه سایبان گرفته است و دیگری او را باد می‌زند دیده می‌شود.

نقوش ابنیه‌های باستانی و تاریخی

به جرئت می‌توان گفت به‌جز قالی دستبافت ایرانی و هنر قالیبافی، دومـین هنـری کـه می تواند هویت ایرانی و مضامین و مفاهیم هویت ملـی را معرفـی کنـد، هنـر معمـاری ایرانی است که در طول تاریخ ایران چه در دوران باستان و چه بعـد از اسـلام، همـواره مورد توجه بوده است. شـاید بهتـر آن اسـت کـه گفتـه شـود عنـصر معمـاری ایرانـی شاخص‌ترین مؤلفه هویت ملی اسـت.

در بناهای ایرانی، آثار و ابنیه‌های تاریخی همچون بنای تخت جمـشید، طاق کسری، گنبد سلطانیه (بزرگترین گنبد در جهان اسلام) و میدان نقش جهان اصفهان  و… بناهایی هستند که هویت ایرانـی و معمـاری ایرانیـان را در جهـان معرفـی می‌کنند.

 

 

برگرفته از  مقاله نقوش قالی دستبافت ایرانی، عناصر و نمادهایی از هویت ملی، محمد افروغ

 

 

 

 

 

برچسب ها

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
بستن