حراج فرش با «چوب‌زنی»

تا به حال گذرتان به سالن حراج فرش افتاده؟ می‌دانید فرش‌ها را چطور چوب می‌زنند؟ اگر وقت داشتید حتما عصرهای دوشنبه سری بزنید به این سالن که برای خیلی‌ها هیجان‌انگیز است. فرش‌ و قالیچه و گلیم و جاجیم و … مورد علاقه‌تان را پیدا خواهید کرد.

«۳ میلیون و ۵۰۰ یک، ۳ میلیون و ۵۰۰ دو، ۳ میلیون و ۵۰۰ سه؛ فروخته شد، مبارک خریدار باشه.» فرش‌ها یک به یک پهن می‌شوند روی زمین و مرد هیکل‌داری که روی سن بزرگی ایستاده جنس و بافت فرش را همراه با قیمت می‌گوید و آخرش هم چوب می‌زند که فروخته شد.

ساعت ۵ عصر هر دوشنبه سوله‌ای نه چندان بزرگی در خیابان فردوسی شمالی جایی است که عاشقان و دلباختگان فرش دور هم جمع می‌شوند. روی در سوله نوشته شده «سالن حراج»، صندلی‌های سفید دور تا دور چیده شده‌اند و مشتری‌های پر و پا قرص هنوز ۵ نشده روی صندلی‌ها می‌نشینند. بیشترشان همدیگر را می‌شناسند.

بین خریدارن چند مرد و زن خارجی هم دیده می‌شود. حاضران دیگر آنها را بخوبی می‌شناسند، این را می‌شود از سلام و احوالپرسی‌شان فهمید. راس ساعت ۵ مرد درشت اندامی بالای سن می‌رود و حراج را آغاز می‌کند.

پیش از آورده شدن قالی‌ و قالیچه و گلیم‌هایی که توی نوبت هستند بیشتر مشتری‌های قدیمی ماسک سفید رنگی به صورت می‌زنند برای اینکه گرد و خاکی توی ریه‌شان نرود!

اولین دشت را یک جفت گلیم می‌کنند که قیمت پایه آن ۵۰۰ هزار تومان است. یک مغازه‌دار جوان که کارش گلیم و جاجیم و زیلوست آنها را می‌خرد.
نوبت بعدی مربوط به یک جفت پشتی و یک قالیچه کهنه بلوچ است که چوب‌زن آنها را ۷۰۰ هزار تومان قیمت می‌دهد. آنها هم از سوی مرد میانسال که در میدان گمرک مغازه دارد خریداری می‌شود.

حراج فرش با «چوب‌زنی»

نوبت بعدی به قالیچه کرم رنگ اردبیل می‌رسد. قیمتش یک میلیون و ۹۰۰ هزار تومان است. چند خریدار از روی صندلی پا می‌شوند و قالیچه را برانداز می‌کنند. مرد جوانی دستش را بالا می‌آورد. چوب‌زن می‌گوید:« ۲میلیون، ۲ میلیون، ۲ میلیون.»

مرد سن و سال‌داری که دست‌هایش رو توی جیبش کرده سر تکان می‌دهد. قیمت به ۲ میلیون و ۱۰۰ هزار می‌رسد. مرد کت و شلواری که توی یک دستش کیف چرمی شیکی دارد دست تکان می‌دهد. قیمت به ۲ میلیون و ۲۰۰ می‌رسد. زن میانسالی که همراه خواهرش آمده و روی صندلی تکیه زده دستش را بالا می‌آورد. قیمت ۲ میلیون و ۳۰۰ هزار تومان می‌شود.

مرد جوانی که گوش‌هایش شکسته و زل زده به فرش دست راستش را بالا می‌آورد به نشانه ۲ میلیون و ۴۰۰ هزار تومان. لحظه‌ای بعد مرد ۵۰ ساله‌ای که کلاه شاپو به سر دارد پیشنهاد ۲ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان می‌دهد و در نهایت قالیچه را تصاحب می‌کند.

شرایط شرکت در حراج فرش

شرایط شرکت در این حراج آنقدرها مشکل به نظر نمی‌رسد. کافی است چیزی که به چشم‌تان زیبا و جذاب آمد، دستتان را بالا بیاورید تا اسم‌تان به عنوان خریدار ثبت شود. بعد از آن یکی از برگزارکنندگان حراج که وظیفه‌اش گرفتن مشخصات مشتری‌هاست پیش شما می‌آید.

روی دیوار این اطلاعیه را زده‌اند که کسی که در حراج شرکت می‌کند اگر دستبافته‌ای را خرید باید ۱۰ درصد آن را به عنوان پیش خرید پرداخت کند و ۱۰ روز فرصت دارد تا با شرکت سهامی فرش ایران تسویه حساب کند و اگر به هر علتی نتوانست یا پشیمان شد ۱۰ درصد از ودیعه به عنوان جریمه از پیش پرداخت کسر می‌شود.

دوشنبه‌های فرش دستبافت

نیم ساعت از زمان حراج گذشته و فرش بزرگ و البته زیبا همه را از روی صندلی‌ها بلند می‌کند. فرشی ۱۸ متری ریزبافت از کرمان با گل‌های ریز و درشت که درخشندگی‌شان هر بیننده‌ای را مسحور خود می‌کند.

حراج فرش با «چوب‌زنی»

چوب‌زن به تمجید از فرش می‌پردازد و قیمت آن را ۳۵ میلیون تومان اعلام می‌کند. آنهایی که کارشان خرید و فروش فرش است مدام آن را برانداز می‌کنند. چوب‌زن مدام قیمت ۳۵ میلیون را اعلام می‌کند و کسی در این جمع ۷۰ – ۸۰ نفره نیست که بتواند از پس آن بربیاید.

محمد یاری ۴۲ ساله که در مرکز شهر فرش فروشی دارد به دوستش می‌گوید:« قیمتش خیلی سنگینه. توان کسی نمیرسه که اینو بخره مگر اینکه خیلی مایه‌دار باشه. اگه بخرم خوابش زیاده. معلوم نیست چند ماه باید توی مغازه بمونه.»

مردی که گویا او هم مغازه‌دار است به محمد یاری می‌گوید:« به جای یک فرش که ۳۵ میلیون می‌خوای بدی دستکم می‌تونی ۱۰ تا فرش بخری. سرمایه‌ات رو روی یک فرش نذار.»

نوبت به یک جفت فرش ۶ متری کاشمر لاکی ‌رنگ می‌رسد. چوب‌زن قیمتش را ۳ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان اعلام می‌کند. فرش فروش‌ها همگی دورش جمع می‌شوند. دست‌ها یکی یکی بالا می‌رود. قیمت به ۴ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان می‌رسد. کاسبی از خیابان آذربایجان برنده خرید این یک جفت فرش کاشمر می‌شود.

حراج فرش با «چوب‌زنی»

هر چقدر ساعت به ۶ و نیم نزدیکتر می‌شود تعداد تماشاچیان بیشتر می‌شود. سالن تقریبا دیگر گنجایشی برای جمعیت بیشتری ندارد. نزدیک به ۵۰ دستبافته روی زمین پهن شده و ۸۰ درصد آنها به فروش رفته است.

حسین احمدی‌پور، مرد ۶۵ ساله کرمانشاهی یکی از کسانی است که تابلو فرش‌هایش را برای فروش به حراج آورده. می‌گوید:« زمانی خرید و فروش فرش خیلی خوب بود ولی از زمانی که وضعیت مالی مردم بدتر شده کسی دنبال فرش نمیاد. اونقدر بازار کساده که مجبور شدم تابلو فرش‌هام رو به حراحی بیارم.»

ساعت ۷ می‌شود و حراج این هفته به پایان می‌رسد. کلکسیون‌دارها، فرش فروش‌ها و آنهایی که از علاقه زیاد فرش می‌خرند سالن را ترک می‌کنند تا ساعت ۵ عصر دوشنبه هفته آینده.

برچسب ها

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
بستن