با بهترین قالیبافان ایل قشقایی آشنا شوید

از طایفه ها و تیره هایی که دستی هنرمندانه بر فرش و فرشبافی دارند چه می دانید؟ آیا نقش های کشکولی ها و شش بلوکی ها و صفی خانی ها و عمله ها و … را دیده اید؟

از ۱۲۵ تیره ایل قشقایی کمتر از یک پنجم تا پیش از اسکان عشایر در دهه دوم قرن سیزدهم شمسی به بافندگی مشغول بودند و این تعداد اکنون کمتر از ۱۵ تیره است. در این گزارش از مهمترین و زبردست ترین بافندگان ایل قشقایی در زمینه قالیبافی نام می بریم و توضیحاتی کوتاه درباه مشخصات و وضعیت آنها خواهیم گفت.

 

طایفه کشکولی

مهمترین طایفه فرشباف ایل قشقایی است، تیره کوچک ۶۰ خانواری بولو یا بولی (معروف به چغال) که یکی از ممتاز ترین قالیچه های قشقایی را تا حدود نیم قرن پیش می بافته، وابسته به آن است. جز بولی، بافته های دیگر تیره های کشکولی بزرگ و نیز طایفه کشکولی کوچک به کشکولی مطلق معروف است. کمتر از یک دهم دستبافته های قشقایی از آن کشکولی هاست.

کشکولی ها عناصر کرد و لر را به میزان قابل ملاحظه در خود جذب کرده اند و بخشی از خاندان حاکم این طایفه از پشت کردان است.  ییلاق طایفه کشکولی بزرگ اردکان و کمهر و کاکان و قشلاق آن در دهستان های خشت و کمارج از شهرستان کازرون و بخش ماهور میلاتی۔ مشتمل بر دهستانهای سر بند (ماهور) و زیر بند (میلاتی) – از شهرستان ممسنی است.

با بهترین قالیبافان ایل قشقایی آشنا شوید

طایفه شش بلوکی

بزرگترین طایفه فرشباف قشقایی است که از بیست و چند تیره آن هشت تیره به کار بافندگی اشتغال دارند (یا داشته اند) و معروفترین آنها هیبت لو، عرب۔ چرپانلو، کوهی و دوقزلو است. سایر دستبافته های این طایفه زیر نام تیره خاصی قرار نمی گیرد و مانند کشکولی به شش بلوکی مطلق شناخته می شود.

بیشترین دستبافت های قشقایی – نزدیک به دو پنجم – از این طایفه است. شش بلوکی ها در بخش اعظم سرحد چهار ناحیه و قسمتی از سرحد شش ناحیه ییلاق دارند و قشلاق آنان از حوالی بوشگان بخش خورموج شهرستان بوشهر آغاز می شود و در امتداد دشت پلنگ به دارالمیزان از بخش کنگان منتهی می شود.

وجه تسمیه شش بلوکی به یک احتمال مسبوق به اقامت پیشین این طایفه است در بلوک شش ناحیه خلجستان اراک و به احتمال دیگر ییلاق داشتن آن در سرحد شش ناحیه فارس.

با بهترین قالیبافان ایل قشقایی آشنا شوید

طایفه عمله

بسیاری از اعضای این طایفه طبق سنت ایلی در خدمت خوانین بوده اند و به همین سبب عمله نام گرفته اند. در هر یک از طوایف غالبا تیره ای به نام عمله هست. قالی های تیره بولی طایفه عمله معروف به «هاشم خانی» است که به همان نقش رایج بولی کشکولی است با ظرافت کمتر. گلیم و گبه تیره آردکپان این طایفه مشهور است. طایفه عمله در اطراف فیروزآباد و قیر و کارزین قشلاق دارد و ییلاق آن در منطقه سمیرم است.

یکی از تیره های عمله و همچنین چهار تیره کشکولی بزرگ و یک تیره دره شوری بولوردی نام دارند که هیچکدام قالیبافی معتبر ندارند و نباید با قالیبافان روستای بولوردی شیراز از ایل اینالو که مکتب فرشبافی آن مستقل و متمایز است اشتباه گرفته شوند.

طایفه صفی خانی

محتمل است از لرستان آمده باشند. چندی است هویت مستقل خود را از دست داده و دستبافته های آن هم به استقلال قابل شناسایی نیست. محل ییلاقی صفی خانی درسرحد چهار ناحیه و قرارگاه زمستانی آن در حوالی فراشبند است.

با بهترین قالیبافان ایل قشقایی آشنا شوید

طایفه رحیم لو

رحیم لو  دیگر استقلال طایفه ای ندارد و تیره ای از طایفه صفی خانی شده است. ییلاق رحیم لو (یارحیمی) در سرحدشش ناحیه و قشلاق آن در نواحی خورموج بوده است.

با بهترین قالیبافان ایل قشقایی آشنا شوید

طایفه ایگدر

ایگدرها تا حدود نیم قرن پیش از سه تیره بافنده تشکیل می شد که امروز در طایفه های دیگر جذب شده اند. گروهی از ایگدرها در حال حاضر جزو طایفه عمله به شمار می روند و گروهی بزرگتر دردهستان خنج ساکن و تخته قاپو شده اند. قالیچه های ایگدر، که بیشتر برای خوانین بافته می  شده، بسیار ممتاز و به همان حد کمیاب است. (براساس اطلاعاتی که ملک منصور قشقایی گرد آورده است اکثریت طایفه ایگدر از پشت ترکمنهای عراقی (خلج) هستند).

با بهترین قالیبافان ایل قشقایی آشنا شوید

طایفه چگنی

متشکل از دوتیره بافنده بوده ولی دیگر استقلال طایفه ای ندارد و یکی از تیره های طایفه عمله شده و به همراه آن ییلاق و قشلاق می کند.

با بهترین قالیبافان ایل قشقایی آشنا شوید

طایفه دره شوری

بیشتر گبه و گلیم بافی دارد و ییلاقش قشلاقش  در سرحد شش ناحیه و پادنا و در بخش ماهور میلاتی افتاده است.

همچنانکه که گفته شد پاره ای از تیره های ایل قشقایی به مرور زمان در روستاها یکجانشین شده اند و یا آنکه به تدریج از قلورو ایلخانی و حوزه عمل نظام ایلی بیرون رفته اند.

این گروه از دستبافتهای قشقایی را که بافندگانش متحرک نیستند و ییلاق و قشلاق نمی کنند فرشهای عشایری «ساکن» می نامیم.

فرشهای ساکن قشقایی نیز در دسته است، یکی آنهایی که بدست بافندگان یکجانشین قشقایی در آبادیها و روستاها بافته شده و دوم آنهایی که بافندگانش همگی و لزوما قشقایی نیستند اما نفوذ عناصر قومی و فرهنگی قشقایی در آنها چنان ریشه دار و آشکار است که ناگزیر آنها را باید جزو دستبافته های قشقایی به شمار آورد؛ روستاهای فارسی زبانی که در قلمرو ایل قشقایی و یا در محل ییلاق و قشلاق آن قرار گرفته اند از این دسته اند.

از میان دستبافته های دسته نخست؛ شهرت «شکرلو» و «یلمه» از همه بیشتر است و از دسته دوم «خنگشت» اعتبار بیشتری دارد. فرش های شکرلو و یلمه بدست قشقایی هایی بافته می شود که بیش از یک قرن و نیم پیش از نظام ایلی قشقایی بریده و در آبادی های سمیرم علیا و سرحد شش ناحیه و درغرب شهرضا تا حدود هینه گان ماندگار شده اند.

خنگشت دهستانی است از سرحد چهاردانگه یا چهار ناحیه که ییلاق چند طایفه قشقایی از جمله شش بلوکی، است. بیشتر ساکنان دهستان خنگشت لر و فارسی زبان هستند اما ضابطی این دهستان از دیرباز در سلسله خوانین قشقایی برقرار بوده است.

به لحاظ مجاورت با شش بلوکی ها از سمت شمال و شمال باختری، بخشی از بافندگان خنگشت زیر تأثیر بافندگی قشقایی قرار گرفته اند و چون ایلات باصری و عرب فارسی نیز در آنجا ییلاق می کنند بخشی از فرشبافی خنگشت که اصل و منشاء لری دارد  متأثر از فرشبافی همه این ایلات و طایفه ها و ترکیبی از همه آنهاست.

بخشی از خنگشت و نیز شکرلو و یلمه و هینه گان را می توان «اقمارساکن» ایل قشقایی دانست.  در مورد دستبافته های «ساکن» از دسته نخست، یعنی آنهایی که بدست ترکان قشقایی یکجانشین بافته می شود، این نکته گفتنی است که ویژگی بارز آنها وابستگی به سنت های کهن و نقش های سنتی عشایری است.

این بیشتر به آن سبب است که یکجانشینی بافندگان و قطع ارتباط سالانه آنها با ساکنان شهرها و روستاهای دیگر و سایر گروه های بافنده موجب شده که سنت و اسلوب فرشبافی درهمان چارچوب دیرین مقید بماند. نتیجه آنکه دستبافته های این گروه ساکن در عین حال که سنت های قدیم فرش ایلیاتی را محفوظ داشته از تنوع رنگارنگ دستبافته های طایفه ها و گروه های متحرک و کوچ کننده، بویژه کشکولی ها و ایگدرها، بی بهره مانده است.

البته هرچه گروه بافنده ساکن از مسیر داد و ستد فرهنگی و اختلاط قومی و حشر و نشر با دیگر مردمان دورتر افتاده باشد پای بندی آن به سنت ها بیشتر و آمادگی آن برای جذب عناصر تازه کمتر است. مثال برجسته قالیچه های قدیم شکرلو و یلمه است که در بافتن آنها از یک طرح و الگوی خاص به استمرار و گاه بی کم و کاست استفاده شده است و تداوم در کاربرد یک نقشه معین تا بدانجا رسیده که حتی نقشمایه حاشیه ها نیز مکرر و تغییر ناپذیر شده است.

 

منبع: اقتباس از کتاب دستبافته های عشایری و روستایی فارس استاد سیروس پرهام

برچسب ها

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
بستن