اکوسیستم فرش نیاز به مدیران متخصص دارد

اکوسیستم فرش در کشور ما آنقدر ضعیف و معیوب است که ترمیم و تقویت آن نیاز به فرآیندی ویژه‌ای دارد که متاسفانه نبود مدیران هوشمند و متخصصی در این حوزه بخوبی احساس می‌شود. اگر به سال‌های گذشته بویژه سال پیش برگردیم حتما این ناتوانی را در تصمیمات و عدم برنامه‌ریزی‌های موثر در مهمترین نهاد متولی فرش یعنی مرکز ملی فرش دستبافت ایران خواهیم دید.
مرکزی که پروژه‌های ترویجی را به بهانه عدم تامین بودجه متوقف کرده است و از طرفی به دنبال راهکار مناسبی برای حمایت از زنجیره فرش، تولید و فروش حتی در داخل کشور نبوده است.
در رابطه با مسایلی که گفته شد بخصوص اکوسیستم فرش گفتگویی کرده‌ایم با دکتر بهمن نامور مطلق، معاون سابق صنایع دستی وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی کشور که از نظرتان می‌گذرانیم.

آقای دکتر بیشتر هم و غم مسولان وزارت صمت و مرکز ملی فرش ایران بحث صادرات است. آیا نسخه شفابخش رونق قالیبافی معطوف است به صادرات؟

متاسفانه ما به مصرف داخلی توجه نمی‌کنیم و بیشتر فکرمان معطوف به صادرات است. در حال حاضر هم صادرات فرش به کمترین رقم خود در طول سال‌های گذشته رسیده و در واقع به در بسته خورده است. مسولان حوزه فرش توجهی به ظرفیت بازار داخلی ندارند و تصور می‌کنند همه چیز در صادرات خلاصه شده است و تلاشی برای ترمیم اکوسیستم فرش ندارند.
در بحث فرش، ما نیاز به اکوسیستم در تجارت فرش و صنایع دستی داریم و این اکوسیستم نیازی به یکسری مدیرانی دارد که با زوایای مختلف آن آشنا باشند و اطلاعاتی از چرخه تامین مواد اولیه، تولید تا فروش داخلی و صادرات را در چنته داشته باشند.

بنظرتان چه موانعی بر سر راه ترمیم و تقویت اکوسیستم فرش در کشور وجود دارد؟

متاسفانه در این حوزه آشفتگی ساختاری داریم که بخشی از آن مربوط به وزارتخانه‌های جهاد کشاورزی، میراث فرهنگی، صمت، امورخارجه و حتی اتحادیه‌هاست و باید با مدیریت متفکرانه این وزارتخانه‌ها را با هم هماهنگ و همسو کرد تا اکوسیستم لازم در زمینه های مختلف شکل بگیرد.
هم اکنون در حوزه فرش نیاز است که فرهنگ استفاده از فرش حفظ شود و بعد به فکر صادرات فرش باشیم. اگر مردم خودمان نتوانند فرش دستبافت تهیه و زیر پایشان بیاندازند چگونه می‌توانیم این محصول فرهنگی و هنری را صادر کنیم.
در این باره مثالی می‌زنم. کشور آلمان که مهد خودروسازی است، خودروهای پیشرفته‌ای تولید می‌کند و ابتدا برای مردم خود این خودروها را وارد بازار می‌کند و در ادامه صادرات محصولاتش را آغاز می‌کند ولی در کشور ما اینگونه نیست.
در واقع شیرازه اقتصادی، تفکر تجاری ما، تفکر اکولوژیک ما کامل و پیوسته نیست و برای موجه کردن این خلا به دنبال مقصر می‌گردیم مثلا اینکه در صادرات ضعیف هستیم یا تولید ضعف دارد یا طراحی‌مان نقص دارد و … .
مسولان ما به دنبال عناصر منفرد می‌گردند و نمی‌دانند مشکل ما عناصر فردی نیستند بلکه اکوسیستم فرش است که مشکل دارد. حل این مشکلات بر دوش تیم اقتصادی دو‌لت‌هاست که تاکنون در این باره کوتاهی کرده‌اند.

نظرتان درباره ظرفیت‌های داخلی فروش چیست؟

بنظرم مردم باید مصرف کننده فرش دستبافت ایرانی باشند و حق مردم ماست که از هنر ایرانی در خانه‌هایشان بهره ببرند، چطور می‌شود ایرانی زیر پایش فرش نباشد بعد فرشی که بافته می‌شود برود زیر پای اروپایی و آمریکایی! ما که نوکر آنها نیستیم. اول خودمان فرش داشته باشیم و بعد به فکر صادرات باشیم. این وظیفه اکوسیستم فرش است که متاسفانه آن را در اختیار نداریم.
برای اینکه فرش دستبافت دوباره به خانه‌های ایرانیان باز گردد باید شرایط را مهیا کرد، مشکل را می‌توان حل کرد ولی دلسوزی در این رابطه نداریم، خیلی از تولیدکنندگان فرش حاضرند با سازمان‌ها و نهادهای دولتی تعامل داشته باشند و محصولات خود را با تخفیف و قسطی در اختیار کارمندان و کارگران و … بگذارند ولی هیچ وقت چنین ایده‌هایی به سرانجام نمی‌رسد چراکه اراده‌ای وجود ندارد.
چند سال پیش ما در معاونت صنایع دستی با حمایت از هنرمندان صنایع مختلف سعی در فروش محصولات آنها بودیم که این طرح در آن برهه موفقیت‌آمیز بود، نمونه‌اش کمپین حصیر ایرانی بخریم که همین طرح را هم می‌توان برای فرش دستبافت اجرایی کرد.
معتقدم با همین شرایط بد اقتصادی خانوارهای ایرانی و حتی تولیدکنندگان فرش می‌توان پیوندی بین آنها برقرار کرد و فرهنگ و هنر را به خانه‌ها ببریم و سرمایه‌ها را به چرخه اقتصادی بازگردانیم.
ما اگر در کشور خودمان نتوانیم فرهنگ استفاده از فرش را رایج کنیم، مطمئنا در صادرات و انتقال فرهنگ فرش هم با مشکل روبه‌رو خواهیم شد. بنظرم جای شرمساری است که غربی‌ها فرش ما را زیر پایشان بیاندازند و خانواده‌های ایرانی روی فرش ماشینی راه بروند.

بنظرتان مرکز ملی فرش می‌تواند در فرآیند ترمیم و تقویت اکوسیستم فرش نقش خود را ایفا کند؟

باید بگویم گاهی برخی از مسولیت‌ها به کسانی داده می‌شود که در جایگاه آن تخصص نیستند و در ‌واقع بخاطر طلبکاری سیاسی بر آن مسند تکیه زده‌اند و انتظاری برای رتق و‌ فتق امور از سوی آنها نمی‌توان داشت. چشم امید ما خود مردم هستند که بتوانند فرهنگ و هنر ایرانی را زنده نگه دارند.

برچسب ها

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
بستن