اوج قالی و قالیبافی در دوران صفویان و افول در عصر قاجارها

حمید حاجی‌پور، روزنامه‌نگار و سردبیر سایت گلچه فرش

قالی و قالیبافی و طراحی آن در دوران صفویان شکوهمند بوده یا عصر قاجارها؟ این سئوالی است که تاریخ به آن پاسخ روشنی داده است.

باید گفت هر چه قالی و قالیبافی بخصوص طراحی‌های بی‌نظیر در دوران شاهان صفوی روز به روز به شکوه و منزلت و حد اعلای خود رسید ولی این روند در عصر قاجارها رو به افول رفت.

اما چرا فرش و فرشبافی در دوران صفویان و قاجارها را باید با هم مقایسه کرد. دلیلش را باید در این جست که شاهان صفوی از جمله شاه تهماسپ و شاه عباس و دیگر شاهان آن علاقه وافری به هنر و فرهنگ از جمله فرش و فرشبافی داشتند.

اهمیت دادن به استادکاران که در حوزه قالیبافی فعالیت داشتند از جمله نقاشان مینیاتور و طراحان و دعوت از آنها برای خلق آثار بی‌بدیل و چشم‌نواز و در ادامه راه‌اندازی کارگاه‌های متمرکز قالیبافی از جمله کارگاه‌های سلطنتی، جان دوباره‌ای به فرش ایران داد.

این دوران سراسر شکوهمند برای هنر و فرهنگ ایرانی با پیشرفت روزافزون و خلق آثار بی‌همتایی مصادف شد. نقاشان و طراحان چیرده‌دست با ظرافت و گشاده‌دستی قالیبافان را هدایت می‌کردند به بافت فرش‌هایی روح‌نواز

در این دوران دیگر خبری از خطوط اسلیمی و هندسی و زاویه‌دار نبود و این خطوط تبدیل به نقوش گردان و فوق‌العاده‌ای درآمده بودند که با ظرافت روی دار قالی نقش می‌بستند.

بسیاری از آثار فاخر همین دوران یا از سوی شاهان صفوی به شاهان سایر کشورها هدیه داده شد یا اینکه سفارشات دربایان غربی جای فرش ایرانی را در کشورهای دیگر به یکباره باز کرد.

باید گفت  در سده نخستین سلطنت صفویان شهرهای دیگری هم در حوزه بافندگی فعال شدند و سفارش‌های دربار و درباریان را می‌پذیرفتند. همینقدر در باب رونق بافندگی در آن دوره باید گفت که به گواه گزارش سفیر مجارستان در سال ۱۵۶۷ میلادی، کاروان هدایای شاه تهماسپ که ۱۹ هزار چارپا به همراهی ۷۰۰ مرد حمل می‌کردند به قسطنطنیه (استانبول امروزی) می‌رسد. از جمله این هدایا قالی‌های ابریشمی همدان و درگزین، ۲۰ قالی بزرگ پارچه ابریشمین به تعداد زیاد قالیچه که مرغان و جانوران و گل‌های منقوش بر آنها زربافت بوه‌اند.

گذشته از هنردوستی شاهان صفوی باید به زیرکی آنها هم اشاره کرد. صفویان سنت تقویت کارگاه‌های قالیبافی، پیشکش فرش‌های فاخر به سایر کشورها و تبلیغ کالای بی‌بدیل کشورشان را نسل به نسل ادامه دادند. این پیشکش‌ها گاهی هم برای برقراری صلح بوده است. در ادامه با نمونه‌هایی از هدایا و پیشکش‌های شاهان صفوی اشاره می‌شود.

در سال ۱۰۰۰ قمری که اصفهان از سوی شاه عباس اول به عنوان سومین پایتخت صفویان انتخاب شد این اتفاق تحولی بزرگ را در پی داشت و  به تدریج نقشه مراکز عمده قالیبافی در مناطق مرکزی و جنوبی ایران با دگرگونی‌هایی روبرو شود. شهرها و مناطقی که تا سده‌های پیشین تولیدشان مصرف محلی داشت از جمله یزد و ساروق و فراهان و کرمان و جوشقان به بازارهای بزرگتری دست یافتند.

به عنوان مثال قالی و گلیم ابریشمی گلابتون‌بافت کاشان با عقاب‌های خاص که به سفارش پادشاه لهستان، سگیسوند واسای سوم در کاشان بافته شد و اکنون به قالی‌های «پولونز» معروف هستند متعلق به دوران شکوفایی و رونق قالیبافی در مرکز کشور است. دستبافته‌های بجا مانده در این د‌وره در ویترین‌های برترین موزه‌های جهان جای گرفته‌اند که نشان از اوج هنرمندی قالیبافان سده دهم شمسی است.

اما در اواخر دوران صفوی و سست شدن ارکان این حکومت و در نهایت حمله محمود و اشرف افغان، گویی هنر در ایران از هم گسیخت. شمشیر نادرقلی هم نتوانست آنچنان نجات‌بخش قالی و قالیبافی ایران باشد. حتی در دروان کریم خان زند هم قالیبافی نتوانست به جایگاه خودش بازگردد.

در دوران قاجارها کشور نسبتا به آرامش رسیده بود ولی مردم در فقر بسر می‌بردند. تعداد کارگران ارزانقیمت روز به روز بیشتر شده بود و دستمزد تولید فرش به خاطر عدم توجه دولت به پایین‌ترین حد خود رسید.  با چنین وضعیتی، فرصت خوبی برای شرکت‌ها و کمپانی‌های غربی پیش آمدکه از آن به بهترین نحو سواستفاده کردند!

با ورود شرکت‌های خارجی از جمله زیگلر تولید دوباره جان تازه‌ای گرفت و دارهای قالیبافی مراکزی همچون همدان و اراک و مشهد و کرمان و تبریز و کاشان دوباره برپا شد.

کمپانی‌ها برای خود دفاتری برای نظارت بر عملکرد قالیبافان و رنگرزان و … دایر کردند و هر روز این تولیدات از قبل پیشی می‌گرفت و در این میان سود اصلی در جیب صاحبان کمپانی و شرکت‌های حراجی می‌رفت و بافنده با حقوق ناچیزی که دریافت می‌کرد فقط توان سیر کردن خودش را داشت.

در بسیاری از مناطق قالیبافی حتی کودکان را برای بافت به کارگاه‌ها می‌بردند تا دستکم جای مزد غذا بخورند تا تلف نشوند!

از آن طرف این شرکت‌ها برای جذب مشتریان شروع به چاپ و نشر کتاب و کاتالوگ وتبلیغ درباره فرش‌های ایران کردند و عطش خرید را برای دستبافته‌ای که اروپاییان و آمریکایی‌های قشر متوسط تا سال‌ها حسرت داشتنش را داشتند حالا این فرصت به آنها دست داده بود.

در این میان چیزی که مدنظر تجار غربی بود تولید فرش تجاری بود و آنچنان به فکر طرح و نقوش خاص‌تر نبودند به همین دلیل است که طرح‌های فرش در دوران قاجار را نمی‌توان با طرح‌های فرش دوران صفویان مقایسه کرد.

در نهایت پس از دهه‌ها استثمار غربی‌ها از قالیبافان ایرانی که روزهای سختی را از سر گذراندن، شرکت سهامی فرش در اوایل حکومت پهلوی تاسیس شد تا لااقل شر تجار فرصت‌طلب غربی از سر  هنر- فرهنگ ایرانی برداشته شود.

باید گفت بر خلاف شاهان صفوی، شاهان قاجار اهمیتی به فرش و فرشبافی نمی‌دادند و طراحی و ایده‌پردازی به پایین‌ترین حد خود رسیده بود.

برچسب ها

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
بستن