رنگ آمیزی در دستبافته های قشقایی

طروات و شفافیت رنگ و تنوع رنگ آمیزی بیش از هر عامل دیگری در شهرت جهانی دستبافته های قشقایی موثر بوده است. توانایی زنان قشقایی در احساس رنگ‌ها و رنگ آمیزی که گاه چنان باورنکردنی است که به اعجاز می ماند هم از فراوانی رنگ و ریزه‌کاری های رنگ آمیزی است هم از پختگی و گیرایی و چشم‌نوازی رنگ‌ها پدیدار می‌کند.

در یک قالیچه قشقایی قدیم ده‌ها رنگ‌های سبز و آبی‌ و قرمز و طلایی‌های گوناگون بکار می‌رود و این همه رنگ در عین آنکه پاره‌ای تند و سنگین است اما توانگری و تنوع رنگ و سخاوت و ساده‌دستی در رنگ آمیزی چنان به هم نزدیک و مانوس است که نامی جز اعجاز رنگ‌ها بر آن نمی‌توان نهاد.

توانگری و تنوع رنگ و سخاوت و گشاده دستی در رنگ آمیزی چنان است که حتی خبرگان گاه بعضی از رنگ‌های یک قالیچه ۱۵۰ ساله قشقایی را که پیش از کشف متداول شدن رنگ‌های شیمیایی جوهری می‌‌پندارند چون اینهمه رنگ را به راستی باور نمی توان کرد.

البته سهل انگاری وشتابزدگی بعضی بافندگان در کار رنگرزی و درنتیجه رنگ پس دادن بعضی از رنگ‌ها، خامه و بیشتر از همه رنگ قرمز، این برداشت نادرست را تحکیم کرده است، حال آنکه ناپایداری رنگ بخودی خود دلیل بر جوهری بودن نیست.

حقیقت آنکه «دویدن» رنگ قرمز بعضی از قشقایی‌های کهنه سبب‌ها و علت‌های گوناگون دارد که تنها یکی از این علت‌ها کار برد رنگ جوهری است. نخست اینکه رنگ دادن سرخ و قرمز بیشتر قالیچه‌های قدیمی قشقایی بر اثر ناپایداری و ثابت نبودن رنگ قرمز پود و قالیچه است نه پرز آن.

چرا که پود قرمزی که مورد علاقه شدید قشقاییهاست و اکراه دارند از کار برد پود سفید که می‌گویند «پشت فرش را بی‌حال می‌کند» یا اصلا یا به حد کافی در روناس جوشانیده نشده تا تثبیت شود.

رنگ آمیزی در دستبافته های قشقایی
رنگ دویدگی در لچک ها

همچنین رنگ دادن قالیچه‌هایی که پود ابریشمی دارد. قشقایی‌ها چون به ندرت از پود ابریشمین برای دست یافتن به حد ریزبافتی استفاده می کرده‌اند و فارس هم در قرون اخیر صنعت ابریشم‌بافی نداشته، به اسلوب رنگرزی ابر یشم آشنایی و تسلط نداشته اند.

از این‌رو ابریشم را به همان شیوه رنگ می‌کرده‌اند که پشم را، حال آنکه برای رنگین کردن ابریشم پیش از هر کار باید قشر «سری سن»  sericin را از تارهای ابریشم زدود و ازاله کرد به کمک بازهای شیمایی یا جوشانیدن.

نتیجه آنکه پود ابریشمین بیشتر قالیچه های قشقایی – که زمان با فته شدن آنها به دلایل چند پیش از رواج رنگ‌های شیمیایی در فارس و حتی ایران بوده و پار‌ه‌ای حتی پیش از کشف رنگ‌های شیمیایی بافته شده – رنگ پس داده است.

عامل دیگر، سهل‌انگاری در کاربرد دندانه است که بی آن رنگ در بی‌جذب و ماندگار نمی‌شود. کم و زیاد شدن دندانه و همچنین رعایت نکردن اندازه در کاربرد مواد رنگی و یا نجوشاندن یا نشستن کلاف‌های پشم بحد کافی، همه اینها موجب می‌شود که رنگ در پشم بخوبی جذب نشود و یا آنکه بیش از آنچه در خورند پشم باشد رنگ به خورد آن داده شود.

کما اینکه زیادی روناسی به نسبت حجم پشم با کم بود دندانه به نسبت مقدار روناس ، سبب می‌شود که ذرات روناسی جذب نشده به مرور زمان و برابر رطوبت از پشم خارج شود و در رنگ‌های مجاوزبدود. این فعل و انفعال بیش از همه در مورد رنگ‌های قرمز تند صادق است که شدت علاقه بافندگان عشایری به آنها موجب شده که بی اختیار و هرچه بیشتر بیش از آنچه در گنجایش پشم است رنگ به خورد آن بدهند.

همینست که این قرمزهای تند و در حقیقت زیادی و «متور» در مجاورت رطو بت – بی‌آنکه شسته شود – بتدریج در رنگ‌های همجوار «می‌دود» و یا آنکه بسبب واکنش زاج سفید – که برای سفیدتر کردن پشم بکار می‌رود- به مرور زمان و بواسطه رطوبت ذرات رنگ قرمز مجاور را بطرف خود می‌کشاند و با آن ترکیب می‌شود.

به اینگونه کنش و واکنش شیمیایی در مناطق مرطوب زودتر و سریعتر اثر می‌کند. مثال بارز قالیچه شماره ۵۱ است که سالیان دراز در اسکندریه نگهداری می شده و قرمز سرخ‌فام بسیار پرمایه آن که هنوز هم پس از گذشت نزدیک به ۱۵۰ سال چنان محکم و پرزور و پر طراوت است که گویی همین دیروز رنگ شده اندکی از سرخی خود را به سفیدی لچک‌ها و ترنج مبانی «پس داده» است.

از بررسی قالی‌های بسیار کهن قشقایی، هر چند که انگشت شمار باشد. این برداشت حاصل می‌شود که فرش قشقایی از همان ابتدا اینچنین رنگارنگ نبوده و از حدود ۲۰۰ سال پیش به اینطرف است که رنگ‌ها تنوع بی‌پایان یافته و فرش‌ها تمام رنگی شده است.

کهنترین فرش‌های قشقایی بیش از هشت رنگ متمایز ندارد و تنها در فرش‌هایی که اواخر قرن دوازدهم و اوایل قرن سیزدهم هجری بافته شده تعداد رنگها از ۱۰ رنگ تجاوز می‌کند و در اواسط قرن سیزدهم به ۱۴ رنگ می‌رسد. پیداست که قشقایی‌ها تا اواخر قرن دوازدهم هجری به راز پاره‌ای از رنگ‌ها، خامه قرمزهای سرخرن‌ گلی فام پی نبرده بوده‌اند.

از نیمه اول قرن سیزدهم رفته رفته رنگ‌های نو یافته، خاصه آن طلایی فاخر و سبزهای خرم و سرخ‌های آتشین دردستبافته‌های ظریف و ریز بافت کشکولی و ایگدر و بولی چغال و گهگاه چگنی، راه پیدا می‌کند. اندک اندک راز سر به مهر رنگ‌ها گشوده می‌شود و دامنه محدود رنگ گسترده می‌شود تا آنجا که از اواسط قرن سیزدهم بیشتر تیره‌های بافنده قشقایی به انواع رنگ‌ها دسترسی می‌یابند.

غنا و فراوانی رنگ و تنوع رنگ آمیزی دیگر در انحصار بافندگان طراز اول و محدود به قالیچه‌های گرانقیمت بسیار ریز بافت باقی نمی‌ماند و دستبافته‌های متوسط خوب، مانند کشکولی نمونه زیر که با ۱۹ رنگ که ۱۷ رنگ آن گیاهی است بافته شده نیز از رنگ سرشار می‌شود. فرش‌هایی که با رنگ‌های خالص گیاهی بافته شده به ندرت بیشتر از ۲۰ رنگ متمایز دارد و در هر حال بیش از ۲۵ رنگ متمایز درهیچ فرش قدیمی مشرق زمین دیده نشده است.

رنگ آمیزی در دستبافته های قشقایی

ویژگی رنگ آمیزی قشقایی منحصر به فراوانی و طراوت رنگ‌ها نیست و در ریزه کاری‌های رنگ افشانی نیز هست. تفاوت بارز قالی قشقایی و پررنگترین دستبافته‌های ایلیاتی و روستایی از سایر نقاط فارس گرفته تا بختیاری و ترکمن و قفقاز، در رنگ آمیزی «مینیاتوری» قشقایی است که گاه بحد «ذره بینی» می‌رسد.

به گفته دیگر، تفاوت یک قالیچه ممتاز و خوشرنگ قفقاز با یک قالیجه طراز اول قشقایی تنها در این نیست که اولی هرگز بیشتر از ۱۲ رنگ ندارد و دومی گاه تا ۲۰ رنگ متمایز دارد، بلکه تفاوت در این است که یک قفقاز ممتاز «تکه هایی از رنگ‌های خوب دارد حال آنکه یک قشقایی نفیس ترکیب «ذره»هایی است از رنگ‌های درخشان تفاوت دیگر نمایان شدن این رنگ‌های گونه‌گون و ریز نقش در روشنایی خورشید است، چرا که فرش جنوب برای فضاهای باز و روشن بافته شده و آفتاب جنوب می‌خواهد تا همه جلوه‌هایش آشکار شود. همین رنگ‌هایی که بیشتر آنها در جاهای سرپوشیده و کم نور تند و زننده است یا تیره و کدر و یا محو و ناپیدا، چون به آفتاب رسید جان تازه می‌گیرد و خوشرنگ‌تر و دلپذیرتر می‌شود.

تفاوت‌ها و نیز هماهنگی رنگ قالیچه‌های بسیار ریز نقش قشقایی را در آفتاب باید دید، چرا که پاره‌ای از رنگ‌ها و سایه روشن‌ها حتی روز هنگام دریک اتاق نسبتا روشن هم محسوس و آشکار نیست. (البته قالی‌های طراز اول ایلات بهارلو و عرب فارسی و یا نی ریز و یا گیان – بوانات نیز چنین است.

باید دانست که رنگ قرمز تندسرخ فام – که در فارس به رنگ گلی» معروف است – درهنر فرشبافی قشقایی یک رنگ اساسی است. این رنگ جاندار پرزور هرجا که هست نگاه را بسوی خود می‌کشد و میخکوب می‌کند و به فرش قشقایی روح و هستی دیگری می‌دهد که اگر آن را از او بگیریم نیم جان می‌شود.

این قرمز سرخ‌فام بیشتر در رنگ آمیزی ترنج‌ها بکار می‌رود و گاه نیز لچک‌ها و زمینه فرش را به این رنگ در می‌آورند. لیکن کاربرد آن در حاشیه کمیاب است.

برای رنگ آمیزی متن و زمینه قالی گرامی‌ترین رنگ نزد قشقایی‌ها آبی فیروزه ای و پس از آن سبز و نیز رنگ سفید است. نفیس‌ترین قالیچه ها یکی از این سه رنگ – و کمتر از همه سبز را در متن خود دارد. پس از اینها- و البته بیش از همه – رنگ سرمه‌ای است که در دستبافت‌های ممتاز بسیار ژرف و یکدست و صاف و زلال است.

رنگ‌هایی هم هست که در هنر قالیبافی قشقایی خاص لچک‌ها و در مرتبه دوم حاشیه هاست و به ندرت برای رنگ آمیزی زمینه از آنها بهره می گیرند. رنگ طلایی خاص قشقایی از آن جمله است.

در سال‌های اخیر بر تعداد قالیچه‌های زمینه طلایی کشکولی افزوده شده است. اینکه همه این قالیچه های لچک طلایی و حاشیه طلایی کشکولی است تصادفی نیست، چرا که از دیر باز این رنگ چنان جای خود را در قالب‌های ممتاز کشکولی باز کرده که برای این طایفه بصورت سنتی در آمده است و امتیازی که گویی تیره‌های بافنده دیگر را بر آن حقی نیست.

همین است که قالیچه‌های ایگدر و بولی چغال که از لحاظ ظرافت بافت و طراوت رنگ هماورد و همپای کشکولی است، هرگز لچک طلایی ندارد و حاشیه طلایی نیز به ندرت دارد. رنگ‌هایی هم هست که در انحصار تیره های دیگر است. از این دسته است آبی پرطاوسی ایگدر (آبی تیره سبزفام) که با صرفه‌جویی و تنها در رنگ آمیزی نگاره های کوچک به کار می‌رود و نه در ترنج‌ها و لچک‌ها و حاشیه‌ها.

پاره‌ای از رنگ‌های قشقایی دیری است که از میان رفته و تنها در نمونه‌های خیلی قدیمی دیده شده است. مهمترین این رنگ‌های فراموش شده «آبی سنگی» است که متمایل به زنگاری و «سبز سیبی» است. این رنگ در حاشیه فراهان‌‌های نفیس قدیم فراوان است، اما کاربرد آن در ایل قشقایی بسیار اندک بوده و یکی دو نمونه بیشتر در دست نیست.

از نسخه اصلی این رنگ بی‌خبریم هر چند که آن را می‌توان از ترکیب «اسپرک» و «سولفات مس» به دست آورد. اما مسلم است آبی سنگی خاصی که با صفه جویی تمام در فرش‌های قشقایی قدیمی بکار رفته از طریق کاربرد سولفات مس حاصل نشده چراکه سولفات، پشم را می‌خورد و پشمی که با سولفات رنگ شده نمی‌تواند ۲۰۰ سال و حتی ۱۰۰ سال دوام بیاورد.

 

 

اقتباس از کتاب دستبافته های عشایری دکتر سیروس پرهام

برچسب ها

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
بستن