نقش جهانی سواستیکا در فرش ایرانی
نقشمایه سواستیکا نمادی برای بزرگداشت خورشید است، زمانی که ماه یعنی خدای اول آسمان جای خود را به خدای خورشید میدهد و آیین مهر یا خورشید پرستی در دنیا رواج پیدا میکند.
درست نمی دانیم از چه زمانی خورشید برای حکومت آسمان، جایگزین ماه شد. شاید آن هنگام که انسانها به اهمیت کشاورزی پی برند و دریافتند این خورشید است که باعث رویش گیاهان میشود.
شکل ظاهری سواستیکا یا صلیب شکسته
سواستیکا دو خط عمود بر هم با بازوانی شکسته که حرکت و خورشید را تداعی میکند. نکته اساسی در این نقش حرکت دورانی به دور مرکز ساکن آن است این مرکزِ ساکن، ممکن است یک شخص یا یک قطب باشد. صلیبی چهار سو که نیروی گردان شمسی را به دایره مبدل میسازد یعنی مربع به دایره و دایره به مربع تبدیل می شود.
شکل اصلی سواستیکا دو نوع است یکی راستگرد در جهت عقربههای ساعت و دیگری چپگرد بر خلاف جهت عقربههای ساعت.
شکل اصلی نقش سواستیکا
این نقش با فرم های مختلف در فرهنگ ها و هنر های مختلف نقش شده است.
انواع شکل سواستیکا
نامهای دیگر سواستیکا عبارتند از گردونه خورشید، چلیپا، صلیب شکسته، گردونه مهر، چهارپاره. واژه سواستیکا از واژه زبان سانسکریت (زبان باستانی مردم هندوستان) متشکل از دو واژه ka و svasti که مظهر نیک بختی است به صورت savastika به معنی خوب، به کار میورد.
تاریخ استفاده از این نقش
سواستیکا نمادی ما قبل تاریخ و جهانی است که به جز در آفریقا و سومر در تمام آسیا، تمدنهای سامی و بینالنهرین، تمدن دره سند پش از ورود آریایی ها دیده شده و پیروان بودا و ویشنو(یکی از خدایان هندوها) از آن استفاده کردهاند. در آمریکای شمالی و جنوبی قبل از ورود کریستف کلمب نماد اصلی بوده است و هیتی ها( اقوام کهن که در محدوده ترکیه امرزی زندگی می کردند) به کرات آن را به کار بردهاند.
قدیمیترین سواستیکا در کشور کنونی اوکراین در ۱۰۰۰۰ سال پیش از میلاد مسیح، جزئی از صنایع دستی مذهبی بوده و در شهر «مِزین» اوکراین پیدا شدهاست.
نمونههایی مربوط به ۶۰۰۰ سال پیش از میلاد مسیح در کشور بلغارستان و همچنین ۳۰۰۰ سال پیش از میلاد مسیح در کشور هندوستان یافت شده و سپس به چین نیز راه یافته است.
نمونههای دیگری از سواستیکا مربوط به تعدادی کاسه سفالی است که از شهر سامرا متعلق به تمدن سومر در ۵۰۰۰ سال پیش از میلاد کشف شدهاست.
در اوایل عصر برنز نشانههایی از آن در سفالهایی در روسیه پیدا شدهاست. این نماد با مهاجرت هندوایرانیها از شمال دریای مدیترانه (اوکراین) به اطراف دریای کاسپین و آسیای میانه به ایران و هند راه یافت. سپس سواستیکا به آشور، مصر، خاقانات شرقی ترک نشین و بسیاری تمدنهای دیگر با روشهای مختلف راه یافت.
معنا و مفهوم مختلف نماد سواستیکا
در آیین مهر این نشان را گردونه مهر مینامند. برخی میپندارند چهار پره آن آمیزش چهار عنصر اصلی آب، باد، خاک، آتش را میرساند. برخی دیگر آن را ساده شده شکل خورشید و درخشش پرتوهای آن میدانند.
در آیین هندو نماد خدای گانشه ( خدای دانایی) است همچنین در این آیین اگر راستگرد باشد نماد ازدواج و پیوند و اگر چپگرد باشد نشان نیروی شیطانی و تاریکی و الهه کالی است. (کالی الهه فروبرنده روح و مرگ)
در آیین بودا و در کتاب مقدس بوداییان نقش سواستیکا به نام مانجی معرفی شده به معنی توازن، هارمونی و تعادل جهان است. هنگامی که چپگرد باشد نشان عشق و بخشش و وقتی به سمت راست قرار بگیرد به معنای توانایی و هوش است این نماد به نشانه خوش یمنی بر روی پای بودا حک شده است. همچنین در این آیین عدد ۱۰ هزار ( نشان عمر طولانی) را نشان میدهد و نماد قلب و ذهن بوداست.
حضور نماد سواستیکا در اشیا خانگی قبل از تاریخ، اعتقاد به خصایص دنیوی مانند جادو و طلسم است و گاه در پیوستگی با نمایش فلسفه نظام گیتی مانند وابستگی به ماه و خورشید و … است.
رد پای نقشه سواستیکا در ایران
قدیمی ترین نمونه این نگاره با نقش بازوان گرد و منحنی بر روی قطعه سفالینهای از تپه زاغه قزوین متعلق به اواسط هزاره ۶ کشف شده است.
نشان دیگر نقش سواستیکا بر گردنبدی است که در گیلان یافت شده است مربوط به ۲ هزار پیش از میلاد که در نوشته ها به اشتباه گردنبند تپه مارلیک معرفی شده است.
کاسه زرین در کاوش های تپه حسنلو مربوط به ۷ هزار سال پیش از میلاد که در جنوب باختری دریاچه ارومیه به دست آمده. روی این کاسه نگاره های زیادی دیده می شود . یکی از این نگارهها نقش شیر و شیربان است . مرد شیربان افساری بر سر شیر زده و بر پشت جانور نیرومند زینتی گذارده که با تسمیه و سیهبند بسته شده که خود نشانه چیرگی انسان بر جانوران و بهرهوری از آنهاست و یا شاید شیر را رام کرده و بر آن سوار می شدهاند. بر ران شیر نقش گردونه مهر دیده می شود.
جام دیگری متعلق به ۸۰۰ سال قبل از میلاد در منطقه کلاردشت کشف شده است که همانند جام تپه حسنلو بر ران شیر نقش سواستیکا حکاکی شده است.
در دوره هخامنشی مشخصترین نقش سواستیکا مقبره شاهان هخامنشی است که رو به طلوع خورشید در دل کوه کنده شده است و بالای مقبره نگاره خورشید و فروهر دیده میشود.
در هنر های اشکانی نیز این نقش کاربرد داشته است از این دوره تکه پارچهای با نقش سواستیکا کشف شده است مربوط به گورهای خمرهای منطقه مغان در نزدیکی آذربایجان همچنین قطعهای از سفال خمرهای که نقش گردونه مهر بر آن حک شده بدست آمده. گورهای خمرهای که مردگان را در آن ها دفن میکردند و در دامنه کوهها قرار میدادند که معمولا در پایین کوهها رودخانهای روان بوده ودهانه خمره رو به خورشید بوده است.
این نقش در دوره ساسانیان هم بر بسیاری از نقش برجستهها دیده شده در کنار الهه میترا .
استفاده از نقش سواستیکا فقط مربوط به دوران پیش از اسلام نبوده است این نقش بعد از اسلام هم در اکثر هنرها از جمله معماری و قالی بافی و… کاربرد زیادی داشته و مقدس شمرده شده است.
سواستیکا در قالی ها ایرانی
قالیبافی مناطق مختلف به ویژه سبک روستایی و عشایری، یکی از مهمترین حوزههایی است که باورهای اساطیری مرتبط با خورشید و آیین مهردرآن قابل شناسایی و بررسی است. نمودهای اساطیری خورشید و مهر در قالب نگاره های قالی ایران به چند دسته تقسیم میشوند:
الف- نگاره های جانوری شامل شیر، عقاب، اسب، ماهی
ب- نگارههای گیاهی شامل نیلوفرآبی، گلهای هشت پر و دوازده پرساده و تلفیقی
ج- نگارههای تجریدی و هندسی شامل نگاره های چلیپا، سواستیکا ، چهار پاره
نگاره های جانوری
شیر
شیر یکی از جانوران مهم در آیین مهر پرستی یکی از مهمترین دلایل وجود شیر در این آیین نگاره قربانی کردن گاو به دست مردی جوان است شیر در نگارهها نماد مردی جوان و نیرومند است.
عقاب یا شاهین
انواع پرندگان در تمدن ها پیش از تاریخ جایگاه بالایی داشته اند مانند عقاب یا مرغ خورشید در آیین مهر که یکی از نگاره های رمزی خورشید بوده است.
اسب
در ادوار باستانی در بخشی از ایران اسب را برای خورشید قربانی می کردند در یشت ها آمده که گردونه ناهید ایزد آب و باران را چهار اسب میکشند که عدد چهار مشخصه بارندگی و بارانزایی است. در جایی دیگر آمده است گردونهای زیبا و وزین آراستهاند که این گردونه را چهار اسب سفید جاودانی میکشند.
ماهی
اسطوره تولد مهر در آب و بیرون آوردن مهر از درون آب توسط دو ماهی منشاء پیدایش نقش ماهی و ماهی در هم در قالیهای مناطق مختلف ایران است. در دوره اسلامی ۲ ماهی به ۲ یا ۴ برگ تبدیل میشوند و چهره انسان بین ماهیها به گل گرد معمولا ۸ پر مبدل میشود.
نگارههای گیاهی
گل نیلوفر آبی
با رواج آیین مهر و استناد به اسطوره دیگری درباره تولد مهر که گفته میشود مهر هنگامی که از آب خارج میشود بر روی گل نیلوفر آبی قرار می گیرد یا تولد مهر بر روی گل نیلوفر آبی بوده است این نقش یکی از مهمترین نگاره های مهر و خورشید میشود.
در دورههای مختلف به شکلهای گوناگون نقش نیلوفر آبی توسط هنرمندان استفاده میشود. از نوع ساده و انتزاعی آن در سفالینههای سیلک و کاشیکاریهای شوش تا دوره هخامنشیان که به صورت نیم رخ و تمام رخ نقش میشود تا دوره ساسانی که بسیار پر تزیین دیده میشود.
این گل در سدههای نخستین اسلام کمتر دیده میشود تا در دوره سلجوقی که دوباره از نو ظهور میکند. این گل در دوره صفویه با نام گل شاه عباسی به اوج زیبایی میرسد و در قالی های ایران به وفور دیده میشود.
گل هشت پر و دوازده پر
تلفیقی از سواستیکا و نیلوفر آبی است و نگاره رمزی خورشید و آفتاب بوده است. گل هشتپر از زمان قالی پازیریک تا به امروز در قالی های عشایری به ویژه در فارس مورد استفاده بوده است.
گل هشتپر از هزاره دوم تمدن سکایی و ماد وجود داشته است و گل دوازدهپر اختمالا در همین هزاره نشانگر پذیرش سال خورشیدی و دوازده ماه سال است.
نگاره هندسی
سواستیکا، این نگاره در صورتهای گوناگون چلیپای مضاعف، چهارگوش شکسته و یا در شکل اولیه خود با بازوان گرد و منحنی و مدور، به صورت منفرد و یا در مرکز ترنج ها در قالیبافی مناطق مختلف و از جمله فارس کاربردی همیشگی داشته و اشارتی رمزگونه به مرکزیت خورشید در ایران باستان است.
نگاره چهار پاره یا ماه شوش
نگاره فلکی نشا نگر چهار فصل سال است که گردش و موقعیت خورشید، است. در سفالینه های هزاره چهارم پیش از میلاد و شوش از این نقش مایه استفاده شده است میتان تصور کرد که در یک مرحله از تمدن فلات ایران به یک تعبیر نقش چهار پاره جایگزین چهار فصل سال بوده و به تعبیر دیگر هر پاره جایگزین یک چهارم ماه یعنی هفته بوده است. قرار گرفتن این نگاره در مرکز نقشمایهها بخصوص در فرشبافی تاکید بیشتری بر معنای رمز گونه خورشید است.
مناطق استفاده از نقش سواستیکا در قالی ایران
بیشترین نقوش مهری حوزه شمال شرق، انواع نگاره های ماهی در هم می باشند؛ حوزه جنوب شرقی سیستان و بلوچستان و مناطق ترکمن نشین که سبک روستایی و عشایری در بافت و نقشپردازی دارند دو حوزه استثنایی در ایران هستند که نقوش سواستیکا در دستبافتههایشان کمتر نمود پیدا کرده است.
نقش سواستیکا در دوران معاصر
امروزه نقش سواستیکا یادآور آلمان نازی و جنگ جهانی دوم است. از زمانی که هیتلر این نشان را برای حزب خود قرار داد و این نماد در مدالها و بازوبندهای حزب نازی استفاده شد از تقدس این نقش در بسیاری از مناطق و کشورها کم شد.
هیتلر در کتابش به عنوان نبرد من درباره این نقش می گوید: «ما به عنوان شهروند سوسیالیست دستور کارمان را در پرچممان میبینیم. در مصداق اجتماعی بودن جنبشمان، در سفیدش مصداق مشروعیت داشتن جنبش و در سواستیکا ی قرمز رسالتی به گردن ماست و همانا تنازع برای پیروزی است، مشاهده میکنیم.»
بعد از این دوران استفاده از این نقش بسیار کم شد تا حدی که در برخی از کشورها ممنوع اعلام شد مانند لهستان و برزیل که استفاده از این نگاره جرم کیفری محسوب می شود.
گزارش از فرزانه عابدنیا