قالیچه های داستانی

بخش پنجم

در این بخش به قالیچه های داستانی می‌پردازیم.  بین قالیچه‌های تصویری ایران، قالیچه‌هایی که موضوع آنها را داستان‌های مختلف تشکیل می‌دهد بسیار است. قسمت عمده این قالیچه‌ها کار بافندگان شهری است. سهم بافندگان عشایری و روستایی در این زمینه محدود است و به همین دلیل است که این دسته از قالیچه ها به نسبت قالیچه‌ های نقش شاهی در رده‌های بعدی فراوانی قرار گرفته‌اند.

علت اینکه قالیچه ‌های داستانی در شهرها بیشتر بافته شده‌اند آشنایی بیشتر شهرنشینان به داستان‌های مختلف است و دیل این آشنایی فرهنگ شهری و نسبت باسوادان در شهرها که در مقایسه با روستاها و مناطق عشایرنشین بیشتر بوده و هنور هم هست.

همچنین به دست آوردن کتاب که از عناصر موثر آشنایی با داستان‌هاست در شهرها به مراتب سهل‌تر از روستاهاست. عوامل دیگری مثل وجود نقالان در قهوه‌خانه‌ها یا تابلوها و تصاویری که از داستان‌های مختلف در بسیاری از مکان‌های عمومی شهری مثل قصابی‌ها، زورخانه‌ها و حمام‌ها و در معرض دید بوده، در تولید بیشتر قالیچه ‌های داستانی شهری موثر بوده است.

در قالیچه‌های داستانی شهری بافت بطور کلی صحنه‌هایی که از داستان‌های مختلف روی قالیچه‌ها آمده،‌ صحنه‌هایی که از قرن‌ها قبل مورد توجه نقاشان و مصوران بوده و هر داستانی چند صحنه با اهمیت داشته که در کتاب‌های مختلف مصور شده است.  این صحنه‌ها برای مردم اهل کتاب همیشه صحنه‌های آشنا بوده است.

به این تریتب و با توجه به وسعت داستان‌ها در ادبیات ایران می‌شود حدس زد که تعداد صحنه‌های معروف داستان‌ها به چه تعدادی می‌رسد و انعکاس آنها روی قالیچه‌ های شهری تا چه حد است در حالی که در قالیچه‌ های داستانی و روستایی و عشایری تعداد داستان‌ها و صحنه‌های آنها بسیار محدود است.

در قالیچه‌های عشایری و روستایی مهموات از مشخص‌ترین و معروف‌ترین صحنه‌های داستان کار شده است با وجود این بارها مشاهده شده که بافندگان روستایی و عشایری دو مجلس از دو صحنه شکار خسرو شیرین یا صحنه مجنون و حیوانات درهم آمیخته‌اند. علت این درهم آمیختگی‌ها گاهی دانش شفاهی روستاییان و عشایر به این داستان‌هاست که در اثر انتقال این دانش از یک نسل به نسل دیگر صورت می‌گیرد.

موضوع قالیچه‌ های داستانی در ایران به برخی از زیباترین و معروفترین صحنه‌ های داستانی‌ ختم می‌شوند و می‌توانند اندیشه‌های تاریخی، حماسی، عشقی، مذهبی و عرفانی را در قالب‌های داستان‌های شیرین به بیننده القا کند. این داستان‌ها اکثرا ریشه‌های قدیمی دارند و بیشتر آنها طی قرون گذشته به همت شعرای بزرگ به شعر درآمده‌اند و به دست مصوران و هنرمندان بارها مصور شده‌اند.

موفق‌ترین و با نفوذترین آنها داستان‌های شاهنامه فردوسی است که بیشتر جنبه تاریخی و حماسی دارد. شاعر داستانسرای دیگری که شدیدا مورد توجه مردم و هنرمندان بوده، نظامی است.

نظامی در داستان‌هایش بیشتر به جنبه عشق و بزمی پرداخته و مجموعه معروف او به نام خمسه نظامی که از ۵ داستان و کتاب بوجود آمده از شاهکارهای ادبیات فارسی است.

برخی دیگر از داستان‌ها ریشه مذهبی دارند و از قصص قرآن و یا منابع دیگر برداشت شده‌اند مثل قالیچه‌ قربانی کردن اسماعیل از سوی حضرت ابراهیم. داستان صنعان و دختر ترسا هم یکی دیگر از داستان‌هایی است که روی قالیچه‌ها به تصویر کشیده شده‌اند.

ما در این گزارش به چند افسانه و داستان پرطرفدار ایرانی که روی قالیچه های زیادی به تصویر کشیده شده، می‌پردازیم.

رستم دستان

در بسیاری از افسانه‌های ایرانی، نقشی هم برای پهلوانان در نظر گرفته شده است. نقش آنان معمولا مبارزه با ناجوانمردان و بدکاران و دفاع از حق و عدالت یا کسب افتخارات ملی و میهنی است. تصاویری را که خلاقان این داستان‌ها برای پهلوانان می‌سازند به نوبه خود بسیار جالب است. آنان با اندک تفاوت‌هایی همه از اندامهای درشت و چهره‌هایی مردانه و نیروی جسمانی فوق‌العاده برخوردارند همین صفات است که شرح مبارزات آنان را شیرین‌تر و پرهیجان‌تر می‌کند.

قالیچه های داستانی
رستم و سهراب. بافته شده از سوی بافندگان رامنی

 

در کتاب قالیچه ‌های تصویری استاد پرویز تناولی به ۳ قالیچه کمیاب و نادر از رستم اشاره شده است.  یکی خود رستم است که ایستاده و بسیاری از مشخصات او همان طوری است که در شاهنامه توصیف شده، دیگری تصویری است که رستم کنار سهراب نشسته است پیش از اینکه سهراب را به عنوان پسرش بشناسد با او در حال مجادله است. قالیچه سوم هم ماجرای رستم و اکوان دیو است.

خمسه نظامی

بی تردید داستان‌ های خمسه نظامی را باید یکی از عوامل موثر در پیدایش هنر تصویرسازی و نقاشی ایران دانست. داستان‌های این مجموعه قرن‌هاست الهام می‌بخشد و بخش بزرگی از صحنه‌های نقاشی ایران را بوجود آورده است.

به جرات می‌توان گفت بعد از شاهنامه فردوسی هیچ کتابی به اندازه خمسه نظامی در هنرهای تصویری ایران اثر نگذاشته است. موضوع داستان‌های این مجموعه مخصوصا در دو قرن اخیر به شکلی همه‌گیر روی دست ساخته ‌های هنری ایران ظاهر شده است.

داستان‌های خمسه در قالیچه های تصویری هم انعکاس گسترده‌ای داشته و از آنجا که بخش قابل توجهی قالیچه‌های ما را موضو‌ع‌های مختلف داستان‌ های خمسه نظامی تشکیل می‌دهد.

داستان‌ های سه گنج نظامی، خسرو و شیرین، لیلی و مجنون و وارد شدن بهرام به گنبد سفید بیش از همه مورد توجه قالیبافان قرار گرفته است.

قالیچه های داستانی
مجنون در کجاوه

از داستان‌های متعدد خسرو و شیرین و شیرین و فرهاد تنها چند صحنه معروف آن به دست قالیبافان روستایی و عشایری بافته شده است و در میان صحنه‌ها، صحنه شکار خسرو وشیرین بیش از همه در قالیچه های داستانی راه پیدا کرده است.

قالیچه های داستانی
شیرین و خسرو

صحنه شکار خسرو و شیرین به دست بافندگان قشقایی به نهایت سادگی بافته شده به حدی که از صحنه ‌های شکار و ملازمان اثری نیست و فقط خسرو و شیرین کنار هم ایستاده‌اند.

در همه قالیچه‌های خسرو و شیرین، خسرو سوار بر اسب محبوبش شبدیز است. می‌گویند خسرو پرویز این اسب را آنچنان دوست داشت که سوگند خورده بود هر کس خبر مرگ اسبش را بیاورد او را به قتل خواهد رساند!

باید گفت منبع قالیچه‌های خسرو و شیرین کتابه‌های مصور و پرده‌های قلمکار است.

قالیچه های داستانی
بهرام در گنبد سفید

بخشی از قالیچه‌ های تصویری بخصوی قالیچه ‌های خسرو و شیرین در منطقه فردوس در خراسان بافته شده‌اند. این قالیچه‌ها را عشایر عرب بافته‌اند. از این نگذریم که تاثیر قالیچه ‌های خسرو و شیرین بر روی قالیچه های بلوچ زیاد بوده و توجه بافندگان بلوچ را به خود جلب کرده است.

برچسب ها

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
بستن