صادرات فرش در سراشیبی سقوط
تحریم صنعت فرش ایران از سوی آمریکا، مهمترین و بزرگترین صادرات غیر نفتی کشورمان را در سراشیبی سقوط قرار داده است. فرش چند سالی است با تحریم، نوسان نرخ ارز دست و پنجه نرم میکند؛ مبارزه نابرابری که به شکست قالی ایرانی خواهد انجامید.
پیش از اینکه فرش ایرانی تحریم شود عوامل داخلی و خارجی دست به دست هم دادهند تا این هنر چند هزار ساله با رکورد عجیبی روبهرو شود. تا همین چند سال پیش در بازار فرش تهران هزاران کارگر و بافنده و رنگبردار و رفوگر و … کار میکردند ولی اکنون مهمترین بازار قالی کشور تبدیل شده به بازاری بیسر و صدا و در واقع بیرونق!
جواد محمدیان یکی از صادرکنندگان فرش در گفت و گوی اختصاصی با گلچه فرش از وضعیت بازار قالی در سالهای گذشته میگوید:« این چند بازار فرشی را که میبینید تا ۷ – ۸ سال پیش غلغله بود، قالی از شهرهای دیگر میآمد، پرداخت میشد و بعد از راست و ریس شدن، میرفت در صف صادرات. وضعیت اینطور نبود که حتی برخی از مغازهدارن در پول مالیاتشان هم بمانند. کلی کارگر و رفوگر و رنگبردار سرشان آنقدر شلوغ بود که وقت برای سر خاراندن هم نداشتند.
اما حالا خبری از آن بازار نیست. خیلی از استادکارها رفتهاند به کشورهای دیگر مثل ترکیه. دلیلش هم خیلی واضح است، تحریم و قانونهای پر دستانداز که نمیگذارد خیلی از فرشهایی که قدیمی و با ارزش هستند برای ترمیم وارد کشور شوند چراکه گمرک اجازه ورود به کشور را نمیدهد مگر اینکه آن فاکتور فروش یا صادرات متعلق به سالهای گذشته را داشته باشد. خب با این سنگاندازیها فرصت برای استادکاران و مرمتکاران در کشوری مثل ترکیه که در حال ربودن گوی رقابت از ما هستند، مهیاست. میروند آنجا و دستمزدی چندبرابری اینجا میگیرند.»
صادرات پشم یا شناسنامهدار نکردن بسیاری از نقوش اصیل ایرانی خیلی زود کار دستمان داد. برخی از این نقوش را کشورهای اطراف از جمله پاکستان و افغانستان حتی چین به اسم خود کردهاند. نقشههای ما را کپی میکنند و به اسم فرش اصیل افغانستان یا پاکستان میفروشند. از صادرات پشم هم نگذریم که صادرات ان تا همین چند ماه گذشته صدمات زیادی به صنعت قالی زد. با صادرات این کالا، قیمت پشم به یکباره بالا رفت و دردسرهای جدیدی برای قالیبافان، خریداران و صادرکنندگان ایجاد کرد.
محمدیان به عوامل دیگری که صادرات فرش را در سراشیبی کاهش صادرات رسانده حرف به میان میآورد. او از بالا رفتن نرخ باربری هوایی، نوسان نرخ ارز، محاسبه شدن ابریشم وارداتی به قیمت ارز آزاد، نبود آمار از جمعیت قالیبافان و بیمه نشدن بخشی زیادی از جامعه آنان و نبود مشوقهای لازم برای فروشندگان داخلی و خریداران خارجی گلایه میکند.
وی عنوان میکند:«ما هیچ آماری از تعداد قالیبافها نداریم حتی شاید مرکز ملی فرش هم نداشته باشد. نکته جالبتر که گمرک یا مرکز آمار، آماری از صادرات فرش در ۶ ماهه نخست امسال را به دلایلی ارائه نمیدهد. با این وجود چگونه میتوانیم از صنعت فرش و اهالی آن حمایت کنیم؟
اما در بحث مالیاتها مشکل اساسی که ممیزین داریم این است که آنها از دفاتر ما ایراد میگیرند و فاکتورها را رد میکنند، آنها به این موضوع توجهی نمیکنند که مثلا پشمی که یک تاجر از روستایی در کردستان میخرد فاکتور ندارد یا اگر چند قالی از روستایی در آذربایجان میخرد و با نیسان به تهران میآورد چگونه میتواند از راننده فاکتور بگیرد؟ این مشکلات کوچک کنار هم جمع میشوند و مشکل بزرگتری بوجود میآورند.»
محمدیان در پایان میافزاید:« متاسفانه در وزارت امور خارجه کشورمان عنوانی به نام دیپلماسی فرش نداریم که بتوانند با رایزنی با کشورهایی که آشنایی زیادی با فرش ندارند بتوانند نمایشگاههایی را برای صدور فرش راهاندازی کنند.
در حال حاضر شاهدیم که کشورهایی همچون پاکستان و هندوستان نمایشگاههایی برپا میکنند که تاریخشان چند روز بعد از نمایشگاههای بینالمللی فرش ماست. آنها با مشوقهای فوقالعاده به مشتریان خارجی همچون تخفیف در بلیت هواپیما، هتل، هزینه باربری و … سعی در جذب آنها دارند و موفق هم بودهاند چراکه در حال حاضر بازار فرش و صادرات هندوستان به مراتب پررونقتر از کشور ایران است. متاسفانه در کشور ما هیچ حمایتی از این هنر- صنعت نمیشود و با این وجود که قرار است از سال آینده معافیتهای مالیاتی صنایع دستی برداشته شود باید فاتحه قالیبافی در کشور بزنیم.»