بررسی نقش های قالی قشقایی
نقش های رایج و متداول قالی قشقایی را دست کم در سه قرن اخیر را باید به دو گروه اصلی و متمایز تقسیم کرد.
گروه نخست طرح ها و نقش و نگارهای سنتی عشایری است که کمتر دستخوش فرسایش زمان شدهاند و با تغییرات اندک از سالها پیش به یک شیوه بافته شده است. خصوصیت بارز این طرح ها و نقشمایه ها حالت هندسی نگاره ها و ذهنی بافی است و نیز پیروی نکردن از یک الگوی معین و نداشتن نظم خاص و اجتناب از قرینه سازی به جز در طراحی ترنجها و حاشیه ها.
این شیوه نقشپردازی را که اساس آن ترکیب و درهم ریختن نگاره های گوناگون و پراکنده است، سبک «اشکالی» می گویند البته اصطلاح رایج بازار فرش «مختلف» و غلط مشهور «اشکالاتی» است. بیشتر بافندگان طایفه شش بلوکی، بویژه تیره های هیبت لو، عرب چرپانلو، طایفه های رحیم لو، صفیخانی و نیز شکرلو و خنگشت از این سبک پیروی می کنند.
نقش های اصیل و کهن قشقایی و لری و سایر بافندگان فارس در بافتههای این گروه حفظ شده و در این دستبافتههاست که رگههایی از پیوند قشقایی و قفقاز و دیگر حوزه های بافندگی ترکی میتوان یافت.
گروه دوم طرحها و نقشهای منظم پیوسته و منسجم و متقارن است که بیشترشان منشاء عشایری و روستایی ندارد و طراحی آنها عمدتا از فرشهای شهری بافت و سایر هنرهای تمدن شهرنشینی، مانند پارچه و ترمه و قلمکار و کاشی، الهام گرفته شده منتهی به سبک و شیوه خاص بافندگان عشایری ساده شده و به اصطلاح «استیلیزه» شده و شیوه گرفته است.
خصوصیت اصلی این گروه نظم خاص و یکپارچگی طرح و قرینه سازی و توازن است. در این شیوه نقشپردازی، بجای نگاره های لوزی و چهارگوش و شش گوش و هشت گوش و خطهای راست و شکسته بیشتر از گل و گیاه و شاخ و برگ و خطوط گردان استفاده میشود، امکانات ذهنی بافی محدود و دامنه خیالپردازی تنگ است و بیشتر در قلمرو رنگ آمیزی است که قدرت تخیل و هنرنمایی بافنده جولان میکند.
نمونه کامل و تکامل یافته این شیوه منتظم نقش ناظم است که تلفیقی است از گل و گیاه و شاخ و برگ ساده شده شیوه بافنه همراه با نظم هندسی، برای بافتن این طرح، بافنده ناگزیر است که از یک نقشه دقیق پیروی کند و «نظم پراکندگی» یا «پراکندگی متوازن» و حالت متقارن شاخ و برگها و گلها را رعایت کند. رایجترین نقشهای دیگر این گروه نقش «محرمات»، «ماهی درهم»، «بته ای»، «گیاهی» و ا فشان» است.
البته نباید پنداشت که همه نمونههای متعلق به یک گروه با کاربرد یک نوع نقش و نگار بافته شده است. کما اینکه گروه «محرمات» بیش از ۱۰ شیوه متفاوت دارد و تنوع نگاره بته ای نیز کمتر از این تعداد نیست. هدف این گروه بندی صرفا متمایز ساختن شیوه طراحی است و بس.
بافندگان کشکولی و بولی و ایگدر و گاه چگنی و صفی خانی از پیروان مکتب طراحی و نقشپردازی منتظم هستند. پاره ای از طرحهای این گروه در انحصار یک تیره یا طایفه است و دیگر طایفه ها و گروههای بافنده را با آن کاری نیست، مانند «ناظم» که مخصوص کشکولیهاست و قالیچه ناظم غیر کشکولی دیده نشده است که نقش ماهی درهم را هم کشکولیها فراوان به کار می برند، اما تیره بولی ۔ خواه بولی چغال کشکولی که ظریفتر و کمیابتر است خواه بولی هاشم خانی طایفه عمله – نقش دیگری جز این به کار نمی برد و دست کم از یکصد و پنجاه سال پیش به اینطرف به این نقش وفادار مانده است.
از نقشهای رایج و متداول که بگذریم نقش قالیهای دیگری هم هست که کاربرد آنها محدود به یک تیره معین یا یک گروه بافنده در یک دوره خاص بوده و تداوم یافته و بنابراین از هرکدام چند نمونه انگشت شمار بیشتر باقی نمانده و شاید هم بیش از این بافته شده است. این دسته را «نقش های خاصه» می گویند.
معروفترین اینها نقش «گل شاه عباسی» است که در اوایل قرن گذشته میان پارهای از بافندگان کشکولی و صفی خانی باب شده و تا حدود پنجاه سال پیش گهگاه بافته می شده است.
نقش دیگر به «وزیر مخصوص» معروف است که نسبتا جدید است و بیش از هفتادسال ندارد و تا به امروز گهگاه بدست زنان کشکولی بافته می شود.
همچنین است نقشهای معروف به «عکسی» که نمونه های آن در سنت قالیبافی قشقایی اندک است و منحصر به قالیچه های «تخت جمشیدی».
باید تاکید کرد این طبقه بندی که حاصلش دو گروه اصلی رایج و یک گروه خاص فرعی است، تنها در مورد قالی و قالیچه – و به حتى قالی خورجین و گبه – صادق است. نقشپردازی گلیم و جاجیم و سوزنی که مانند اسلوب بافندگی از طرحها و نقشمایه های قالی و قالیچه کاملا جدا و متفاوت است.
نکته دیگر اینکه گروه بندی نقشهای اصلی، همیشه و لزوما، در برگیرنده طراحی عناصر و اجزای دیگر قالی، مانند حاشیه و ترنج و لچک و نیز نگاره های فرعی «جاپر کن»، نیست. پاره ای از نقشهای اصلی همیشه با یک نوع حاشیه یا یک نوع ترنج یا نگاره های خاصی همراه و توام است مانند نقش ناظم که نقش حاشیه و لچک ها و نیز طرز قرار گرفتن گل ها و شاخ و برگ های آن در طول ۲۰۰ سال گذشته تقریبا همسان و ثابت مانده است.
همچنین نقش ماهی درهم بولی که شکل و ترکیب و ترنج ها و لچک ها و تا حدودی حاشیه آن از قدیمی ترین نمونه موجود به همین صورت پایدار مانده و همواره با ترنج لوزی کنگرهدار ماهی درهم و لچک های سه گوش ماهی درهم و بیشتر با حاشیه «شاهپرکی» و «شاه پسندی» بافته شده است.
اما بیشتر نقش های اصلی در هر دو گروه با حاشیه ها و ترنج ها و نگاره های فرعی مختلف ترسیم شده است. البته این نیز هست که بیشتر بافنده ای تیره های قشقایی ترنج و گاه نیز حاشیه های خاص خود را دارند و به ندرت اتفاق می افتد که یک تیره همه انواع حاشیه های رایج را به کار ببرد.
از لحاظ طراحی قاعده دیگری که در سنت قالیبافی قشقایی و فارس رعایت میشود یکطرفه بودن نقش است که بر خلاف قالی های شهری از هر دو سو قابل رویت و تماشا نیست بنابراین جز در نمونههای استثنایی نقش یک درخت یا حیوان همواره از یک سو از طرف خواب فرش قابل رویت است و کنده و ریشه درخت یا پای حیوان اگر برخلاف جهت خواب دیده شود معکوس و واژگونه خواهد بود.
اقتباس از کتاب دستبافتههای عشایری و روستایی فارس، دکتر سیروس پرهام.
گزارش بسیار خواندنی و پر محتوایی بود. دستمریزاد به گلچه دوست داشتنی.
باسلام خدمت اساتید محترم
لطف بفرمایید تلفظ صحیح قالی یلمه رابرایم ارسال کنید
مانند قالی ویست خوانسار که هم تلفظ بیست میباشد باکمال تشکر از شما
ممنون بابت انتشار مطالبی خواتدنی در حوزه فرش