مفهوم رمزی چهارپاره در نقوش عشایری
چهارپاره در نقوش عشایری چه معنایی میدهد؟ آیا میتوان گفت عدد چهار در میان مردمان اساطیری ایران جایگاه مقدسی داشته است؟ شاید هم ایرانیان به پیروی از ۴ جهت، ۴ عنصر طبیعی آب، باد، خاک و آتش، ۴ فصل و … از نماد چهارپاره در دستبافتههایشان بهره میبردهاند.
خورجینک زیر که نقشمایه لچکی جایگزین ترنج آن شده است احتمالا یکی از کهنترین صورتهای این نقش باستانی بیست ضلعی را فراهم میکند، دوازده ستاره کوچکی که ستاره هشتپر این نقشمایه را در میان گرفته، ممکن است مفهوم رمزی پرمعنایی داشته باشد که پایههای فرضیه مقطعنگاری افقی آتشکدهها و پرستشگاههای آیین مهر را محکمتر میسازد.
هرگاه ستاره هشتپر مرکزی مظهر خورشید باشد، ستارگان دوازدهگانه گرداگرد خورشید جز آنکه نمودگار دوازده ماه سال خورشیدی باشند مفهوم دیگری نمیتوانند داشته باشند بویژه که عده نگارهها چهارپر زمینه نیز دوازده است.
چهارپاره بودن نگارههای زمینه این خورجینک میتواند مفهوم رمزی دیگری داشته باشد و برانگیخته قانون طبیعی چهاربخش شدن سال باشد به چهار فصل.
اینکه در ترنجهایی که گردونه خورشید را در میان دارد همواره چهار یا هشت یا دوازده نگاره متفاوت گرداگرد گردونه خورشید قرار میگیرد، شاید به صرف نیک بودن عدد چهار و رعایت قواعد قرینهسازی و توازن نقشمایهها نباشد و فصول جهارگانه و ماههای دوازدهگانه نیز در نظر داشته باشد.
قرار گرفتن نگارههای چهارپاره بجای ستاره هشتپر در مرکز نقشمایه در برخی از نمونهها که نمیتواند سهوی باشد ممکن است دلیل آن باشد که نقشمایههای چهارپاره نیز نمادی و رمزی دیگر از خورشید بودن و نشانه دیدار شدن فصول چهارگانه از گردش آن سیاره عالمتاب.
مسلما در قاموس رمزها و نمادها معنایی فراتر از شگون عدد چهار و قانون تناسب و تقارن شکلها و حجمها داشته و از همان منبع فرهنگ اساطیری – نجومی سرشاری سرچمشه میگرفته که انسان در تلاش همیشگی خود برای ستیز و سازش با طبیعت اندوخته بود.