روزهای کرونایی فرش دستبافت

سعید عصاچی، نایب رییس اتحادیه فرش دستبافت اصفهان

روزگار فرش دستبافت ایران کرونا زده است، البته باید گفت وضعیت آن پیش از آمدن این ویروس حال و روز خوبی هم  نداشت و اکنون بدتر از گذشته است.

کرونا با آمدنش کارگاه‌های زیادی را به تعطیلی کشاند و خیلی‌ها را بیکار کرد بخصوص بافندگانی که نان‌شان در گره‌هایی بود که به دار سفید می‌زدند و اکنون گذشته از غم نان نگرانند بیمه‌شان از بین نرود. آنها در این برهه حتی توان پرداخت حق بیمه را ندارند.

با این وضعیت، تولید نسبت به چندماه پیش به شدت پایین آمده و نباید انتظار تولید را داشت؛ باید قید صادرات را هم زد چراکه با وجود کرونا اقتصاد همه دنیا آسیب دیده و رو به رکورد می‌رود و به گفته اقتصاددانان مطرح جهان این وضعیت مالی در ۹۰ سال گذشته بی‌سابقه است.

در این وضعیت سازمان‌های متولی همچون مرکز ملی فرش باید اقشار ضعیف و زیرین جامعه فرش همچون قالیبافان را دریابند. مرکز ملی فرش باید از این اقشار کم درآمد حمایت کند و می‌تواند با رایزنی با سازمان تامین اجتماعی دستکم برای بیمه آنان کاری کند و زمان پرداخت حق بیمه‌شان را از ۳ ماه به ۶ ماه در این برهه افزایش دهد.

بسیاری از کارگاه‌ها و کارخانه‌‌های تولیدی به ناچار تعطیل شده‌اند و باید به مشکلاتی که گریبانگیر تولیدکنندگان و تجار فرش است، اشاره کنم. حال و روز فرش از مدت‌ها پیش کرونا زده است و کسی دغدغه آن را نداشته که این جسم و روح بیمار را مداوا کند.

سال‌هاست از تعرفه بالای ابریشم که به تولیدمان زخم زده گلایه کرده‌ایم، از اصلاح قوانین مالیاتی گفتیم، از موانع برگشت فرش و مشکلات بازگشت ارز حاصل از فروش شکوه کردیم ولی چه اتفاقی افتاد؛ هیچ.

برای تغییر و کاهش تعرفه ابریشم حتی تا مجلس رفتیم و کارشناسان و دست اندرکاران و حتی ذینفعان این موضوع اعتقاد داشتند باید برای تولید و صادرات بیشتر تعرفه ابریشم کاهش پیدا کند ولی مخالفت دو نفر، یکی در مجلس و دیگر در وزارتخانه صمت چوب لای چرخ شد؛ چوبی که چرخ این هنر- فرهنگ را کند و کندتر کرده است.

من واژه هنر- فرهنگ را بکار می‌برم چراکه اعتقاد دارم صنعت را نمی‌توان به فرش دستبافت نسبت داد و باید برای فرش ماشینی بکار برود؛ این فرش دستبافت ایرانی است که سفیر فرهنگی ما در تمام دنیاست و به حق باید به آن گفت «هنر- فرهنگ».

خب این مشکلات به خودی خود بیش از ۶۰ درصد کارگاه‌های بافندگی کوچک و بزرگ را به تعطیلی کشانده بود و حالا کرونا هم مزید بر علت شد. با توجه به افزایش قیمت‌ها و تعرفه ابریشم یکسال است که کارگاهم را تعطیل کرده‌ام زیرا تعرفه گمرکی ابریشم دستکم ۱۰  میلیون تومان به هزینه تولید یک فرش ۶ متری می افزاید و این در حالی است که چند سال پیش این رقم بسیار پایین‌تر بود.

با این وجود وقتی کارگاه‌ها یکی یکی تعطیل شوند، قالیبافان هم بیکار می‌شوند. باید صریح بگویم تا زمانی که دولتمردان ما دغدغه فرش را نداشته باشند و به مشکلات آن توجهی نکنند شک نکنید تا چند سال دیگر با این وضعیت جزو واردکنندگان فرش خواهیم شد. باید کسانی که در مسند مرکز ملی فرش ایران تکیه می‌زنند همه هم و غم‌شان فرش و خانواده فرش باشد و اختیارات لازم را از وزارت صمت دارا باشند تا بتوانند مشکلات و موانع را از سر راه بردارند.

بنظرم مرکز ملی فرش ایران یا هر سازمان متولی در زمینه فرش باید قدرت کافی در اختیار داشته باشد، از کارشناسان و خبرگان حوزه فرش بهره ببرد و دغدغه‌شان فرش و خانواده فرش باشد.

اگر این ۳ فاکتور را داشته باشند می‌توان به روزهای بعد از کرونا امیدوار بود اگر نه باید قید روزهای خوش فرش را بزنیم.

برچسب ها

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
بستن