رنگ لاکی از کجا آمده است
از رنگ لاکی چه میدانید؟ رنگی که از ترشح نوعی صمغ خاص از سوی حشرهای عجیب بر روی شاخههای درخت انجیر هندی به دست میآید.
باید گفت قرمزدانه مثل نیل پرطاووسی یک ماده رنگی وارداتی است که مدت چندین قرن است در ایران مخصوصا در مناطق شرقی مورد استفاده قرار می گیرد. علت این که این ماده رنگی که مدت طولانی در خراسان و کرمان مورد استفاده بوده به شهرهای غربی این کشور راه نیافته چه بوده است؟ توضیح زیر لااقل با حقایق تطبیق می کند.
دکتر «مالکوم بور» در کتاب جالب توجه خود به نام «سپاه حشرات» مادهای رنگی را توصیف میکند که در هندوستان یافت میشود و با قرمزدانه مکزیک و جزیره قناری شباهت بسیار دارد. وی این طور مینویسد که کرم «تاچاردیالاکا»، نوعی از حشره، پوست بعضی از درختها مخصوصا انجیر هندی را سوراخ میکند و شیره آن را میمکد و نوعی صمغ ترشح میکند که یک پوشش صمغی سخت تشکیل میدهد و تمام یک شاخه را می پوشاند.
داخل این پوشش ماده های این حشرات که تعداد آنها از نرها بیشتر است برای تمام عمر زندانی میشوند. شاخههایی که حشرات سفت و سخت بسان قشری روی آنها را پوشانیدهاند تحت فشار قرار میگیرند و نرم میشوند و نتیجه این عمل، فرآورده ای است که در هندوستان «لاک» نامیده می شود (یعنی صدها هزار).
این نام اشاره ای است به تعداد موجودات کوچکی که آن را به وجود آورده اند. لاک از ۷۰ تا ۹۰ درصد صمغ (لاک شیشه ای) و ۲ تا ۱۰ درصد رنگ قرمز تشکیل شده است. ماده رنگی را جدا می کنند و به صورت قالبهای کوچک به فروش می رسانند.
این ماده رنگی، ابتدا از راه زمینی از هندوستان وارد خراسان و کرمان میشد. قرمزدانه پررنگ را تا به امروز در مشرق ایران «لاک» می نامند. به این ترتیب استفاده از این ماده رنگی متداول شد به طوری که چون ماده شبیه به آن ولی بسیار مرغوبتر یعنی قرمزدانه مکزیک و جزیره قناری وارد ایران شد. مناطق شرقی ایران آن را پذیرفتند. در حالی که لاک هندوستان و قرمزدانه هیچ یک در شهرهای مغرب و شمال غربی این کشور مورد استفاده قرار نگرفت چه در این نواحی روناس بطور دیمی می روید و اهالی از دیرباز با خواص آن آشنایی داشته اند.
خب حالا باید کمی بیشتر درباره حشره قرمزدانه بگوییم. این حشره از حشرات بومی مکزیک است و از گیاهان خانواده «کاکتوس) تغذیه می کند. نخستین بار کورتز (Cortez) به این نکته پی برد که اقوام «ازتک» از آن استفاده می کنند. در سال ۱۵۲۵ این حشره در اروپا شناخته شد، ولی در سال ۱۷۰۳ بود که وان لیون(Van Leeuwen) ثابت کرد که این تخم گیاه نیست بلکه حشره است.
هنگامی که مکزیک یکی از مستعمرات اسپانیا به شمار میرفت تجارت قرمزدانه یکی از منابع مهم در آمد آن کشور بود و قانونی وضع شده بود که هر کسی ماده این حشره را از اسپانیا خارج می کرد محکوم به مرگ میشد.
در اوایل قرن نوزدهم، حشره قرمزدانه به اروپا راه یافت و برای تأسیس این تجارت در اسپانیا و ایتالیا کوششهایی به عمل آمد. پرورش حشره قرمزدانه در اروپا پیشرفتی نکرد، ولی در سال ۱۸۱۰ نمونه زنده آن از کادیز (Cadiz) روی درخت انجیر هندی واقع در باغ کشاورزی اوروتاوا (Orotava) در جزیره قناری گذاشته شد.
شگفتآور این که مقامات این محل منتهای کوشش خود را برای وادار ساختن ساکنان این جزیره به پرورش حشره قرمزدانه مبذول داشتند، ولی به نتیجه نرسیدند. به عکس چون این حشره میوه انجیر هندی را که مورد توجه آنها بود خراب می کرد. کوشش می کردند آن حشره را از بین ببرند.
ولی عده معدودی که از فراست بیشتری برخوردار بودند شروع به پرورش این حشره و انجیر هندی که حشره از آن تغذیه می کند، کردند و نتیجه کار آنها شگفت انگیز بود. در اواسط قرن نوزدهم هنگامی که تاکستانها توسط حشره فیلوکسرا (Phylloxra) از بین رفت تجارت قرمزدانه به داد آنها رسید و چنان پیشرفت کرد که موجب حیرت ساکنان بومی آنجا شد.
سال ۱۸۳۱ فقط ۴ کیلو و در سال ۱۸۵۰، ۱۸۳۷ بیش از ۳۸۲ کیلوگرم صادر کردند. این حشره نه فقط ساکنان این جزیره را از گرسنگی نجات داد بلکه برای آنها ثروت سرشاری فراهم آورد. چرخ سرنوشت بار دیگر چرخید، رنگهای آنیلینی کشف شد و قرمزدانه ارزش تجارتی خود را از دست داد و به جایی تنزل کرد که تنها نقش بی اهمیت تزیین شیرینیها را عهده دار شد.
از کتاب «سپاه حشرات»