خودمان باید از فرش حمایت کنیم
گفت و گو با موسی جواهری، فرششناس ایرانی

«موسی جواهری» را خیلی از بزرگان فرش و فرش پژوهان میشناسند، مردی که نزدیک به ۶۰ سال است در حوزه فرش و دستبافتهها فعالیت میکند.
موسی جواهری عاشق فرش است، آنقدر زیاد که وقتی عکس فرش قدیمی و نایابی را به او نشان میدهند با ذوق و چشمانی گرد شده نام نقشه و محل بافت را میگوید. او را در مغازهاش در خیابان ظفر ملاقات میکنیم، مغازهای قدیمی که ۵۰ سال پیش او را به شغلی پر دستانداز و البته دوستداشتنی سوق داد.
آقا موسی سال ۱۳۲۹ در یکی از محلات قدیمی اصفهان به دنیا آمده است، پدرش هم فرش فروش بوده ولی به گفته خودش به خاطر عشق به فرش و دستبافتهها او راه دیگری را برای آموختن نقشهای فرش در پیش گرفته است.
موسی جواهری در مغازهاش و زیر باد پنکهای قدیمی در حالی روی چند فرش تاخورده نشسته و به دیوار تکیه زده؛ موسی روی فرشهایی نشسته که آنها را با عشق جمعآوری کرده. بخشی از فرشها برای فروش هستند و بخشی دیگر جزو مجموعه شخصیاش.
از موسی جواهری میخواهیم برایمان بگوید چطور وارد بازار فرش شده و دقیقا فرششناسی و فرشفروشی را از کجا آغاز کرده است.
:«من از ۱۶-۱۷ سالگی به بازار فرش فردوسی رفتم و پیش ایرج سخایی که یکی از بزرگان بازار فرش بود، شاگردی کردم. به خاطر علاقهای که داشتم کار را به قول قدیمیها خیلی زود قاپیدیم. یکسال بعد به بازار فرش تهران رفتم و از بازاریها، فرش امانت میگرفتم و با خودم به فردوسی میآوردم و میفروختم.
آن زمانی خیلیها این کار را میکردند ولی من هر چیزی را برای فروش روی دوشم نمیانداختم. من میگشتم و میچرخیدم و فرشهای خاص را پیدا میکردم و با خودم به فردوسی میآوردم و دست خالی برنمیگشتم و سود بیشتری هم نسبت به بقیه میبردم.
بعد از ۷-۸ سال کار کردن و با کمک عمویم همین مغازه را توی ظفر خریدم و کاسبیام رونق گرفت. برخی از فرشها را از بازار برای فروش به مغازه میآوردم و برخی هم از افراد محلی میخریدم. مشتریهای زیادی داشتم. از ایرانی گرفته تا انگلیسی و آلمانی. میدانید برای چی پیش من میآمدند؟ چون من فرشهای خاص و زیبایی میآوردم که لنگهاش به زور پیدا میشد.
آقا موسی بازار فرش بعد از انقلاب چه شد؟
بعد از انقلاب چند سالی بازار رونق قدیم را نداشت ولی با کمک بازرگانها دوباره جان گرفت و صادرات فرش به خارج از کشور خیلی خوب شد تا جایی که فرش زیادی برای فروش و صادرات پیدا نمیشد. من و خیلی از فرش فروشها به شهرهای مختلف میرفتیم که فرش بخریم. مثلا دوستی داشتیم که چند هفته پیش از دنیا رفت به نام اسماعیل سیاح که از بزرگان فرش بود. او با موتور تا اهواز میرفت و فرش میخرید. باور میکنید که کسی این همه راه آن هم با موتور برود اهواز؟ بله برای پیدا کردن فرشهای خاص و آنتیک زحمت زیادی کشیده میشد.
من خیلی از شهرها و روستاهای کشور را برای پیدا کردن فرش زیرپا گذاشتم. از کرمان و سیرجان و جیرفت و بردسیر و شهر بابک گرفته تا شیراز و اصفهان و تبریز و مراغه و زنجان و همدان و شوشتر و اهواز و شهرکرد و یزد و … دروغ نباشد همه ایران را گشتهام.
الان هم فرش خوب پیدا میشود؟
مثل گذشته نه. قبلا از شهرهای دیگر یا خانههای روستایی فرشهای خوبی پیدا میکردیم ولی برخی از آنها از بین رفتند و بخشی هم صادر شدند. در این دوره فرشهای خوب مثل گذشته پیدا نمیشود.
توی تهران هم برای خرید فرش دوره میرفتید؟
توی تهران باب بود که فرشفروشها با موتور دوره میرفتند. من هم یک موتور رکس خریده بودم و با آن دوره میرفتم؛ فرش میخریدم، فرشها را به جاهای مختلفی مثل قلهک و تجریش و دروس و … میبردم و به مشتریها میفروختم.
چند نفر از بهترین فرششناسها که نقشههای مناطق را به خوبی میشناسند، معرفی میکنید؟
خیلی از فرششناسها از دنیا رفتهاند و تعداد انگشتشماری از آنها ماندهاند مثل کاظم اسلامی، شانهزن، برادران گیدانیان، مهرداد محمد صادق و … . البته این را هم بگویم که فرششناسهای قهار معمولا در تهران هستند چرا که فرش از مناطق مختلف کشور به تهران میآمد و شناخت تدریجی از فرش برای فعالان بازار مهیاتر بود ولی کسانی که در شهرهای دیگر بودند فقط از نقوش فرشهای منطقه سر در میآوردند.
به نظر شما فرشفروشی شغلی پردرآمدی است؟
شما اگر با هر میزان پول در زمینه دیگری سرمایهگذاری کنید بخاطر این تورم، سرمایهتان رشد معقولانه و منطقی میکند ولی متاسفانه فرش مستثنی از این قضیه است. فرشی که به قیمت خارج روزی ۵ هزار دلار میارزید الان قیمتش آنقدر پایین آمده که میبینی ضرر کردهای. فرش توی سرش خورده. نباید این هنر باستانی به این قیمت فروخته شود. کجای دنیا یک هنر بینظیر که زحمت زیادی برای خلق آن کشیده شده به این قیمت فروخته میشود. در ایران هر کالایی رشد خودش را کرد جز فرش، چراکه متولیان امر به آن اهمیتی ندادند.
تا به حال شده بخواهید دست از این کار بکشید؟
در این چند سال گذشته ۱۰۰ بار به این فکر افتادهام. بازار بد، خواب سرمایه و از همه بدتر که برخی فهمی از این هنر ندارند برای ما آزاردهنده است.
پس چرا هنوز ادامه میدهید؟
اولش هم گفتم هر کسی که وارد بازار فرش میشود عاشق آن است، انگار این هنر اعتیادآور است و نمیشود دست از آن کشید حتی اگر از آن ضرر دیده باشید.
به عنوان یک فرششناس بنظرتان فرش کدام منطقه اعلا است؟
این سوالی است که خیلی میپرسند. نمیشود فرش منطقهای را به منطقه دیگری ترجیح داد. همه فرشهای مناطق ایران از نظر نقش و طرح و رنگ بسیار ارزشمند هستند.
حرف آخر
این فرش که زیر پاهای ماست تاریخی حداقل ۲۵۰۰ ساله دارد. باید قدر آن را دانست مخصوصا ما ایرانیها که فرش را خلق کردهایم. پس باید خودمان هم از آن حمایت کنیم.