از نقش «ماهی درهم» بدانید
از نقش ماهی یا ماهی درهم چه میدانید؟ نقشی زیبا که باب میل بسیاری از بافندگان و خریداران است؛ نقشهای منحصربفرد بازمانده از دوره صفویان است.
نقش ماهی درهم یا «هراتی» یکی از رایجترین نقشههای قالیبافی ایران است که از اواخر عهد صفوی در ایران رایج شده و بیش از همه جا در شهرها و روستاهای خراسان و آذربایجان و کردستان و فراهان به شیوههای گوناگون بافته میشود.
نقشمایه اصلی این طرح سرتاسری چهارنگاره شیوه یافته برگ مانند ماهی شکل است که در چهار سمت یک نگاره لوزی منقش به یک گل و پرههای چرخ فلکی که آن را «چرخ فلک» نامیدهاند، به ترتیب منظم و متقارن جای دارد.
طرح سرتاسری ماهی درهم از تکرار نقشمایه اصلی و به هم پیوستن آنها بوجود میآید و معمولا در بالا و پایین هر چرخ فلک نگاره شیوه یافتهای که از خانواده نقشمایههای نیلوفر آبی یا نخل بادبزنی است قرار میگیرد.
به احتمال بسیار قشقاییها این نقش را پس از کوچیدن اجباری به خراسان که به فرمان نادرشاه انجام گرفت به فارس آوردهاند هر چند که شیوه طراحی قدیمیترین ماهی درهمهای قشقایی بیشتر متاثر از سبکهای فراهان است مگر بافت آن.
نمونه زیر از سنت نقشپردازی قشقایی تنها حاشیه و نقش میانی ترنجها را دارد و لچکها و ترنج آن از شیوههای متداول ساروق- فراهان اقتباس شده است. از آنجا که این نمونه به فرمایش یکی از خوانین قشقایی به نام حسینقلی خان بافته شده و قاعدتا الگوی آن دستبافتی از ناحیه ساروق- فراهان بوده چنین میتوان فرض کرد که در آن زمان یعنی حدود ۱۸۰ سال پیش هنوز نقش ماهی درهم در ایل قشقایی مرسوم نبوده و الگوی نخستین از فراهان آمده، خاصه آنکه حاشیه »بندریحانی» نیز نقش رایج فراهان است.
به هر حال کشکولیها و بیش از همه بافندگان تیره بولی، نقش ماهی درهم را بیشتر از دیگر بافندگان قشقایی بکار میگیرند. پس از طایفه کشکولی و تیره بولی، تیره کوهی از طایفه شش بلوکی، این نقش را به شیوه ای ساده تر، بیش از دیگر بافندگان قشقایی می بافند. بافندگان ایگدر و رحیم لو و عرب چرپانلو نیز از نقشمایه ماهی درهم گهگاه و بیشتر بطور پراکنده جسته گریخته بهره گرفته اند.
ماهی درهم شهری ترین نقش قالی قشقایی است که سنجیدگی طراحی و نظم هندسی و توازن ریاضی را به کمال دارد. بلحاظ همین انتظام نقشپردازی و طراحی منضبط نگاره های سر به سر و مکرر است که رنگ آمیزی مقید و محدود میشود. حال آنکه نقشهایی مانند محرمات و بته قبادخانی که همانقدر مبتنی بر تکرار نقشمایه های مکرر است و همانقدر مقید به نظام طراحی مهندسی در مقایسه با این نقش امکان رنگ آمیزی کم و بیش نامحدود دارد.
برای رها شدن از همین تنگناست که برخی از بافندگان قشقایی همچنانکه در مورد دیگر نقشهای اقتباسی از نگاره های مختلف و پراکنده اشکالی مدد گرفته و با گسیختن زنجیره نقشمایه ماهی درهم، این طرح سر به سر و متصل را بصورت یک نگاره جدا شده از شبکه منسجم طراحی درآورده و آن را همراه و همپایه با دیگر نگارههای اشکالی بکار برده اند.
نمونه کامل و متعالی این فرآیند رهایی این طغیان و گستاخی هنرمندانه را در قالیچه ایگدر زیر می بینیم و اینکه با شکسته شدن این قید بازدارنده چگونه خلاقیت و خیالپردازی رنگ آمیزی به جولان درآمده و قدرت رنگ آمیزی قشقایی دوباره شکوفا و بارور شده است.
کشکولیها یکنواختی طرح و رنگ ماهی درهم را به تمهید دیگری نیز کاهش داده اند. به یاری ترنج ها و سرترنج ها و لچک های لبریز از رنگهای شاداب قدرتمند قرمزها و طلاییهای فروزان و سبزها و آبیهای خرم مینابی رنگ و انباشته از نگاره های افشان طربناک که گویی از پنجره های مشبک «زندان ماهی درهم» گریخته و هر یک درگوشه ای آفتابزده دست افشانی و پایکوبی می کنند که از آن جمله است ترنج ها و سرترنج های سبزفام آراسته به گل و گیاه نمونه زیر که تضاد چشمنوازش با رنگ گل اناری بسیار شاداب زمینه سیلان رنگها را دوچندان ساخته است.
بافندگان بولی و همچنین کشکولیها سالهاست که خود را مقید به تکرار رنگ آمیزی مکرر نقشمایه ماهی درهم ندانسته و رنگ آمیزی نامکرر و غیر منضبط را وسیله ای قرار داده اند برای جدا کردن نگاره های تشکیل دهنده ماهی درهم از شبکه توبه توی تکرار مکررات به آن شیوه ای که در تبریز و فراهان و جاهای دیگر معمول است.