تلاش های پشت پرده برای تصاحب ریاست مرکز فرش
با روی کار آمدن دولت جدید و تغییرات آهسته و نرم در مدیریت بخشهای مختلف، خبر آمده تلاش برای تصدی ریاست مرکز فرش به اوج خود رسیده است.
خبر آمده برخی از شیفتگان قدرت، کفش آهنین به پا کردهاند و برای رسیدن به جایگاهی که در حد و اندازهشان نیست از هیچ تلاشی مضایقه نمیکنند. با این نماینده مجلس و آن مدیر دولتی وارد مذاکره میشوند تا با اعمال فشار یا سفارش، بروند و به صندلی مرکز ملی فرش تکیه بزنند؛ جایگاهی که سالهاست در اختیار نااهلان و غیر خودیها بوده است.
گویا رقابت بر تصاحب مسند آنقدر داغ شده که در مشهد یکی از تولیدکنندگان فرش بیگره در حال مذاکره با برخی واسطههاست تا پسرش را بنشاند روی صندلی ریاست!
از تهران هم خبر رسیده یکی از روسای اتحادیهها که برای تصدی ریاست مرکز ملی فرش برنامه داشته و در طول یکسال گذشته به عناوین مختلف با سایتها و خبرگزاریهای مصاحبه کرده تا با بهرهگیری از تکنیک موجسازی رسانهای اسمش بر سر زبانها بیفتد در حال گفت و گو و مذاکره با چند واسطه است!
باید گفت به اعتقاد برخی از صاحبنظران و اهالی فرش، ایشان کارنامه قابل قبولی در سوابق چند ساله مدیریت خود ندارد و سوال اینجاست کسی که نتوانسته رضایت اعضای اتحادیه تحت مدیریتش را جلب کند چطور میتواند کشتی به گل نشسته فرش کشور را دوباره به جریان آبهای آزاد برگرداند؟ چرا تاکنون در این باره پیشنهاد و راهحلی ارائه نداده است!
اما گزینه سومی که از آن خواهم گفت بیتجربهتر از بقیه گزینههاست. او کارمند یکی از بخشهای زیر مجموعه وزارت صمت و فرزند شهید است. کسانی که از وی حمایت میکنند و سعی دارند او را به ریاست برسانند به دو موضوع پافشاری میکنند؛ اولا که او کارمند وزارتخانه است و مورد دیگر که بنظرشان مهم است، گزینهشان فرزند شهید است و باید در دولت انقلابی به امثال او بها داده شود!
این گزینهها که در حال رقابت برای تصدی و تصاحب تنها مسند سیاستگذاری فرش دستبافت ایران هستند نه تجربه قابل دفاعی در این حوزه دارند و نه برنامهای برای احیای دوباره فرش ایران، بلکه گویا هدفشان گرفتن پست برای ساختن رزومه برای عناوین و پستهای بعدی است!
باید به این نکته اشاره کنم که ریاست دو دوره گذشته از افرادی که هیچ تخصصی در فرش نداشتهاند این انتظار را برای دیگران بوجود آورده که «چرا ما نتوانیم».
شاید وزیر جدید وزارت صمت آشنایی زیادی با مرکز ملی فرش نداشته باشد ولی انتظار از وی میرود افراد شایستهای که سواد و تخصص و تجربهای در این حوزه را دارند به مدیریت این مرکز برگزیند، مدیریتی که سالها دچار افول شده است و با یک تصمیم اشتباه ممکن است جای جبرانی باقی نماند!