ما طبیبان فرش هستیم، با طبیبان فرش آشنا شوید
عباس خانیان مهماندوست را فقط فرشفروشهای بازار میشناسند. مردی موسپید کرده وقتی نفس میکشد، میشود خسخس نفسهایش را شنید. ۶۷ سال دارد و ۵۵ سالش در رنگبرداری و مرمت از فرشهای ایرانی سپری شده. ۱۵ سال در بازار شاگردی کرده و ۴۰ سالی میشود در قامت یک استاد تمام عیار رنگ و لعاب را به فرشهای رنگ و رورفته بازگرداندنده.
او را در مغازهاش ملاقات میکنم. اوستا همراه پسرش روی زمین نشسته و مشغول رنگآمیزی لچک و ترنج فرشی قدیمی است. گوشه مغازه بخاری کوچکی روشن است و روی آن کتری و قوری. وقتی در را باز میکنم بوی تندی شبیه به آهک، کلر یا شاید هم ماده شیمیایی سفیدکننده توی ذوق میکند، نفس آدم سنگین میشود.
اوستا سرگرم حسابی شلوغ است. کمی هم کلافه شده. خیلی وقت است روی این فرش کار میکند. فرشی که روی آن نشسته و با قلمو نقش و نگار آن را پررنگ میکنند دستکم ۱۰۰ سالی قدمت دارد.
«یکماهی میشه داریم روش کار میکنیم. فرش ابریشم قدیمیه. نمیشه روش قیمت گذاشت. صاحبش داده بود به قالیشویی، اونجا بهش مواد زدن رنگ فرش رفته. الان داریم نقش و نگارش رو رنگ میکنیم و فکر کنم چند روز دیگه مثل روز اولش خوش آب و رنگ میشه.»
از اوستا میپرسم از چند سالگی وارد این کار شده و از ابتدا علاقه به این شغل داشته یا نه؟
«علاقه زیادی به درس نداشتم، درسم خیلی ضعیف بود. دوست داشتم نقاشی بکشم. نقاشیهای خوبی هم میکشیدم. یک روز عموم اومد خونه و به پدرم گفت که از عباس چیزی درنمیاد، بذارش توی بازار تا کار و صنعتی یاد بگیره. پدرم اولش منو پیش یک رفوگر برد تا کار یاد بگیرم ولی من اصلا این کار رو دوست نداشتم. بعدش منو بردن پیش رنگبردار فرش، از این شغل خیلی خوشم اومد و با علاقه کار کردم؛ صبح تا شب. اینم بگم هر بار که پدر یا پدربزرگم میومدن و از اوستام میپرسیدن که کار چه جوریه، به دورغ میگفت خوب نیست، میدونی چرا، به این خاطر که اون زمان بیشتر اوستاها به شاگرداشون کار یاد نمیدادن. من ۱۵ سال کنار اون اوستا کار کردم و بعدش برای خودم مغازه زدم و بخاطر علاقه به کارم خیلی موفق شدم ولی حیف که کسی من و امثال منو نمی شناسه.»
اوس عباس هر حرفی که میزند آخرش میگوید حیف که مردم او و رنگبردارها و مرمتکارهای فرش را نمیشناسند. به نظرش اگر مردم میدانستند آدمهایی هستند که میتوانند هر لکه و رنگی را از روی فرش پاک و آن را مثل روز اول کنند حتما وضعیت طور دیگری میشد.
«تعداد مرمتکارها مخصوصا رنگبردارها کم و کمتر شده میدونی چرا به این خاطر که مردم مثل قدیم توی خونشون فرش نمیندازن و وقتی فرش مثل گذشتهها فروش نره خب کار و کاسبی بقیه تعطیل میشه. البته باید این رو بگم که بیمه نبودن قالیبافها و مرمتکارها و کسانی که توی این کار زحمت میکشن خودش عامل مهمی هست که بعضی از همکارهای من مغازه و دکان رو تعطیل کنن و برن خونهنشین بشن. خیلیها را میشناسم که به خاطر بوی همین داروهای فرش مریض شدن، یکیش خود من که ریههام داغون شدن. ما ناشناس موندیم.»
از عباس خانیان درباره داروهای مرمت و لکهبرداری فرش میپرسم که چگونه آنها را درست میکند و چطور میتواند بیماری هر فرش را تشخیص بدهد؟
«ما به نوعی دکتر هستیم، دکتر فرش. هر فرشی رو که برای ما میارن اول خوب براندازش میکنیم و بعد از معاینه میگیم باید چه کارهایی برای فرش بکنیم که مثل روز اول راست و ریس بشه. برای هر مریضی یک داروی خاصی درست میکنیم. من با داروها حرف میزنم. از بوی هر کدوم میتونم بگم که به درد چه کاری میخورن.»
اوس عباس کاسه دارو را کنار میگذارد و با خنده میگوید: «شاگردهای زیادی تربیت کردم که چندتاشون اروپا هستن. بعضی وقتها که گیر میکنن تصویری زنگ میزنن و کمکشون میکنم که چطوری باید لکه رو بردارن که آسیبی به فرش نرسه. این هم بگم که از کشورهای دیگه برام فرش میفرستن برای تعمیر.»
به گفته خانیان فرشهایی که در آپارتمانها پهن میشوند به ۲ دلیل اصلی آسیب میبینند، یکی بخاطر ترکیدگی لوله فاضلاب و بعدی به دلیل سوراخ شدن یا نشت آب از رادیاتور. او یکی از دلایلی که منجر به قاطیشدن رنگ در فرشها میشود، شستشوی نادرست بعضی قالیشویان میداند و عنوان میکند برای رفع این مشکل باید به رنگبردار مراجعه شود.
اوستا میگوید فرشهای خیلی از بزرگان همچون وزرا را به واسطه تجار بزرگ فرش مرمت کرده ولی هیچکس از آنها نمیداند نجات فرشهای نفسیشان کار من و شاگردانم بوده.
حق با عباس خانیان است، ۵۵ سال فرشهای زیادی را از نابودی نجات داده ولی خیلی از آدمها که روی فرشهای نجاتیافته قدم میزنند، نمیدانند چه کسی گرههای فرش را به این هنرمندی زده و چه کسی فرش را مثل روز اول برایشان خوش رنگ و لعاب کرده است.
درود و صد درود بر دستان استادهنرمند بزرگوار.انشاا… برامون بمانی مثل شما پیدا نمیشه
روحشان شاد
امروز به رحمت خدا رفتند
چه خبر تلخی، روحشان شاد و یادشون گرامی