روزهای سخت صادرکنندگان فرش دستبافت
دستورالعمل بازگرداندن 100 درصدی ارز حاصل از فروش صادرکنندگان را برای تولید و صادرات بی انگیزه کرده است
دستورالعمل درصد استرداد مالیات و عوارض ارزش افزوده و درصد بهرهمندی از نرخ صفر مالیاتی صادرکنندگان در سال ۹۸ و ۹۹ از سوی سازمان امور مالیاتی کشور اعلام شد. این دستورالعمل که همانند سال گذشته ابلاغ شده با واکنشهای بسیاری از تجار و صادرکنندگان روبرو شده است چرا که با وجود فراگیری ویروس کرونا که همه جهان با آن دست و پنجه نرم میکند صادرکنندگان داخلی انتظار کاهش برخی از موانع صادراتی را دارند. صادرکنندگان فرش دستباف این دستورالعمل را تیر خلاصی بر پیکر بیجان صادرات فرش دستباف میدانند.
طبق این دستورالعمل، صادرکنندگان کالاهای غیرنفتی در سال ۹۸ و ۹۹ (به استثنای صادرکنندگان محصولات کشاورزی که تعهد برگشت ارز ندارند اما برگشت ارزشان پیش نیاز دریافت معافیت مالیاتی خواهد بود) باید ارز حاصل از صادرات خود را طبق ارزیابیهای غیر دقیق گمرک، پس از صادرات و بعد از مدت چند ماهه بطور کامل یعنی ۱۰۰ درصد، به بانک مرکزی بازگردانند. این رقم برای سال ۹۷ برای تعدیل نرخهای گمرکی معادل ۸۰ درصد ارزش برآوردی گمرک بود.
سید علی آل احمد یکی از صادرکنندگان فرش دستبافت و عضو هیئت مدیره اتحادیه صادرکنندگان فرش ایران درباره شرایط صادرات کالا چنین میگوید: « برای تحلیل این موضوع و پیامدهایش باید از دو منظر به آن نگاه کنیم. نقطه نظر اول این است که ارزیابیهای گمرک از ارزش کالای صادراتی بر اساس نرخنامهای است که غیردقیق تنظیم شده است و در آن برای کالای نو، کالای دست دوم و کالای سابیده یک قیمت واحد بر اساس هر مترمربع در نظر گرفته میشود.
برای مثال فرش کاشان هر متر مربع ۲۵۰ دلار ارزیابی میشود اما کاشان تجارتی متری ۲۵۰ هزار تومان قابل تهیه است؛ یعنی برآورد گاهی چندین برابر هم میتواند بشود. از آنجایی که بیشتر صادرات فرش ایران را فرشهای کارکرده تجارتی و ارزان قیمت تشکیل میدهند، لذا در بسیاری موارد برآورد گمرکی از ارزش کالای صادراتی بیشتر از ارزی واقعی کالای صادراتی است و صادرکننده موظف است برآورد گمرک را به کشور برگرداند.
برای رفع این مشکل در سال ۹۷ مقرر شده بود برای تعدیل نرخنامههای گمرک، ۸۰ درصد برآورد گمرک به عنوان تعهد صادراتی در نظر گرفته شود. آیین نامه جدید این تعدیل را حذف کرده است!
نقطه نظر دیگر بحث استراتژی بازاریابی فرش دستباف ایرانی در بازارهای خارجی است. در دورههای رونق تجارت فرش دستباف در دنیا، کمپانیهای بزرگ فروشنده کفپوش با دکوراتورها و پروپاگاندای رسانههایشان طی سالها و با صرف هزینههای گسترده، فرش دستباف ایرانی را به عنوان برندی ارزشمند در جهان جا انداخته بودند و با تحریک تقاضای جهانی، حجم بالایی فرش دستباف ایرانی را به فروش میرساندند.
در واقع بازار تشنه میشود و مشتریان برای خرید سفارش میدهند. خرده فروشیهای کفپوش در سراسر دنیا متقاضی فرش دستباف ایرانی بودند و به همان نسبت خریدارانی که در تبلیغات مختلف فرش ایرانی را دیده و پسندیده بودند از این محصول خریداری میکردند. در بازاریابی به این استراتژی، استراتژی Pull یا فروش مبتنی بر کشش بازار میگویند. آخرین دوره رونق فرش دستباف ایرانی در سالهای ۱۳۷۰ تا ۱۳۷۵ بود.
این صادرکننده جوان اضافه میکند: «از آن زمان به بعد به دلایل مختلف سیاسی و غیره، به مرور کمپانیهای بزرگ از ترویج فرش دستباف ایرانی دست کشیدند و در نتیجه صادرات بالای ۲ میلیارد دلاری فرش ایران به حدود ۳۰۰ میلیون دلار در سال ۹۷ رسید.
طی این سالها صادرکنندگان فرش ایران برای جبران خروج کمپانیهای بزرگ از بازار مجبور شدند انبارهایی در خارج از کشور ایجاد کنند و برای پشتیبانی فروش، فرشها را به آن انبارها منتقل کنند. استراتژی بازار در این دوره به استراتژی Push یا فروش مبتنی بر عرضه محصول در بازار تغییر پیدا کرد.
به دلیل اینکه صادرکنندگان خرد دیگر امکان سلیقه سازی و تحریک تقاضا به شکل گسترده را ندارند، طبیعی است که شرایط بازار تغییر می کند. باید گفت دولت میتوانست این کمبود را با صرف بودجه ترویج و تبلیغات بر طرف کند اما بیش از ۹۵ درصد بودجههای حمایتی دولت در حوزه فرش دستباف صرف بیمه قالیبافان شد.
خرده فروشان کفپوش در دنیا محصولی را سفارش میدهند که در رسانهها تبلیغ شود. بنابراین تجار و صادرکنندگان برای فروش محصول خود باید کالای خود را به اشکال مختلف حتی به شکل امانت در بازار عرضه کنند تا فروش صورت بگیرد. بنابراین وجود انبارهای عمده فروشی در بازار مقصد اهمیت بسزایی دارد تا بتوانیم از ظرفیت فروش اعتباری، اعتبارسنجی مشتریان، فروش امانی، فروش حضوری با امکان مرجوعی، بهرهمندی از ظرفیت حمل و نقل سریع و … بهره مند شویم.
یک صادرکننده زمانی که فرش خود را به انبار عمده فروشی خود در خارج از کشور منتقل می کند، به طور میانگین ظرف ۵ سال آن فرش به فروش میرسد. حاشیه سود و دریافت ارز در بازارهای خارجی این معادله را توجیه پذیر میکند. هر چه رکود شدیدتر شود مدت خواب سرمایه بیشتر میشود. خب با وجود تحریم و شیوع ویروس کرونا وضعیت فرش دستبافت ایران دچار افول شده و روزهای ناخوشی را سپری میکند. در این میان برخی محدودیتها از جمله نحوه رفع تعهد ارزی در سال جدید عملا ما را با چالش بزرگی روبرو کرده است.»
از وی میپرسیم که دلیل افت صادرات فرش دستباف ایران در سال ۹۸ هم به این موضوع بر میگردد؟ آل احمد در پاسخ به این سئوال عنوان میکند: «دقیقا. با سختگیریهای صورت گرفته در خصوص تعهد برگشت ارز صادراتی که هنوز در خارج از کشور فروشی صورت نگرفته بود، تقریبا تمام کالاهایی که برای انتقال به انبارهای خارج از کشور آماده شده بودند دیگر صادر نشدند چون صادرکننده مجبور بود ظرف ۱۲ ماه، معادل ارزیابی گمرکی (که بالاتر توضیح داده شد که دقت بالایی ندارد) دلار از بازار آزاد تهیه کند و حدود ۱۰۰۰ تومان زیر قیمت به بانکهای عامل عرضه کند. این یعنی هزینهای بسیار سنگین بر دوش صادرکننده. طبیعی است که صادرکننده با توجه به رکود بازار و هزینههای سرسام آور انبارداری در خارج از کشور به سمت حذف انبار خود در خارج از کشور اقدام کند. »
مهندس آل احمد در ادامه میافزاید: «سال ۹۷ این امکان به صادرکننده داده شده بود که ۸۰ درصد از ارزش کارشناسی شده کالا از سوی کارشناسان گمرک طبق نرخنامه گمرک، برای رفع تعهد ارزی به بانک مرکزی بازگردانده شود. تا پایان سال ۹۸ هم صادرکنندهها تصور میکردند که ۸۰ درصد را باید تسویه کنند.
تاثیر این میزان کاهش صادرات فرش دستباف کشور به زیر ۶۰ میلیون دلار بود. یعنی افت ۸۰ درصدی! در بهار کرونایی ۹۹ آیین نامه جدید اداره مالیات ابلاغ شد که میزان تسویه ارز را در سالهای ۹۸ و ۹۹، ۱۰۰ درصد ارزش برآوردی اعلام کرد. طبق آمارها بیش از ۷۵ درصد صادرکنندگان کالاهای غیرنفتی نتوانستهاند ارز خود را به میزان اعلام شده برگردانند. حال با ضرورت رفع تعهد ۱۰۰ درصدی باید دید چه چیز در انتظار این بازار خواهد بود.»
با این وجود باید دید متولیان فرش دستبافت کشور از جمله مرکز ملی فرش ایران و وزارتخانه صمت برای برون رفت از این وضعیت چه راهکار و تدابیری خواهند اندیشید و راه به جایی خواهند برد یا خیر؟