فرش برای شکوفایی دوباره نیاز به جابجایی دارد

گفت و گوی ویژه گلچه فرش با دکتر بهمن نامور مطلق

بحث الحاق مرکز ملی فرش به وزارتخانه جدیدالتاسیس میراث فرهنگی برای چندمین بار داغ شده است. برخی مخالف و عده‌ای موافق پیوستن فرش به این وزارتخانه هستند اما با این پیش شرط که تحت عنوان معاونت باشد نه زیر مجموعه معاونت صنایع دستی.

دکتر بهمن نامورمطلق استاد دانشگاه و معاون اسبق صنایع دستی وزارت میراث فرهنگی کشور یکی از پیشنهاد دهندگان این الحاق است. وی در سال‌های تصدی بر این معاونت سعی کرد توجه فرشچی‌ها را به صنایع دستی جلب کند که کارنامه و عملکرد وی نشان از موفقیتش بود.

دکتر نامور مطلق در زمان تصدی مسئولیتش چندین بار سعی کرد تا فرش را از وزارت صمت جدا و پای آن را به سازمان میراث فرهنگی سابق باز کند ولی برخی اما و اگرها و از طرفی به پایان رسیدن دولت دهم اجرای این سناریو را ناتمام گذاشت.

در این رابطه گفت و گویی کرده‌ایم با یکی از سرشناس‌ترین چهره‌های تصمیم‌ساز در حوزه صنایع دستی کشور که آن را از نظرتان می‌گذرانیم.

دکتر نامور مطلق، زمانی شما عهده‌دار مسئولیت صنایع دستی کشور را در سازمان میراث فرهنگی به عهده داشتید و بارها پیشنهاد کردید که فرش از وزارت صنعت و معدن و تجارت جدا شود و در کنار صنایع دستی که از یک ریشه و هنر است، بپیوندد. شما در زمان تصدی معاونت صنایع دستی چندین نمایشگاه موفق با حضور صنایع دستی و فرش برگزار کردید که رضایت اهالی فرش را در پی داشت  و آنها هم خواهان پیوستن به مجموعه میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی بودند. دلیل این پیشنهاد چه بود؟

 

همه کشورهایی که فرش تولید می‌کنند این دستبافته را جز صنایع دستی بشمار می‌آورند چراکه صنایع دستی پیکره واحدی است که متاسفانه در کشور ما با آن سلیقه‌ای رفتار شده، یعنی اینکه وزیری دوستش داشته فرش جزو زیرمجموعه خودش باشد و آن را از سایر هنرهای دستی جدا کرده.

باید بگویم سرشت همه هنرهای دستی از نظر فلسفی و زیباشناسی یکی است و یک ماهیت دارند. این هنرها، صنایع کاربردی، صنایع بومی و صنایع فرهنگی کشورمان هستند که ریشه در قرون و حتی هزاره‌های گذشته دارند.

جدا کردن فرش از سایر صنایع دستی همچون گلیم و زیلو و جاجیم و نمد و … بدون هیچ دلیل تخصصی و قانع‌کننده‌ای بوده چراکه این هنر ربطی به صنایع جدید همچون خودروسازی و فولاد و پتروشیمی و … ندارد و از طرفی طبیعت آنها با هم جور در نمی‌آید.

فرش از منظر اقتصادی با سایر دستبافته‌ها اشتراکات زیادی دارد همچون مواد اولیه‌ای مثل پشم و دار و رنگ و نقشه و … که در نهایت تولیدات‌ هم شباهت به یکدیگر دارد، بنابراین باید بهم بپیوندند تا سیاست واحدی را در پیش بگیرند مثلا در بحث واردات و صادرات پشم و ابریشم یا محصول نهایی.

اینها در تجارت داخلی و خارجی هم به یکدیگر وابسته‌اند و چرا باید برای تبلیغات در داخل و خارج از کشور هر کدام برای خود تبلیغ کنند. به عنوان مثال معاونت صنایع دستی با بودجه اندکی که در اختیار دارد در خارج از کشور تبلیغ می‌کند و فرش هم برای خودش، برای مذاکره و رایزنی صنایع دستی می‌رود و در برخی مواقع فرش. خب با این وجود تاثیرگذاری این دو نسبتا کاهش می‌یابد.

در مجموع باید گفت فرش و صنایع دستی در زیبایی‌شناسی، تولید و تجارت به یکدیگر وابسته‌اند و این گسست منجر به تضعیف هر دو بخش شده است، فرش با جامعه دو میلیونی و صنایع دستی هم تقریبا با این جمعیت نباید از هم جدا باشند و پیوند این دو می‌تواند قدرت و انسجام را به همراه داشته باشد تا در مقابل دولت، مجلس، نهادها و سازمان‌های تصمیم‌گیرنده مطالبه‌گری کنند و به نتایج بسیاری خوبی هم خواهند رسید؛ زیرا قدرت تشکیلاتی که با همبستگی ایجاد شود موجب قدرت سازمانی می‌شود و این قدرت پای اقتصاددانان، منتقدان، فن‌آوران و تشکل‌های دانش بنیان را به حیطه باز می‌کند.

فرش و دستبافته‌‌های دیگر قشر بی‌صدایی هستند به این دلیل که یک پیکره با کج سلیقگی تکه تکه شده است. مبلمان سنتی، طلا و جواهر سنتی، فرش و صنایع دستی باید دور هم باشند و یک جایگاه و تشکیلات قوی و قدرتمند تشکیل بدهند.

این پیشنهاد را در زمان تصدی صنایع دستی بارها مطرح کردم ولی به دلایلی صورت تصمیم‌گیری نشد و اکنون هم وزارتخانه میراث فرهنگی ظرفیت و توانایی تشکیلاتی همچون فرش را در این برهه ندارد.

این  موضوع یکی از آرزوهای من و همینطور هنرمندان عزیز چه در حوزه فرش و چه صنایع دستی است که اینها به هم ملحق شوند تا بتوانند مطالبات خودشان را پیگیری کنند.

بیشتر اهالی فرش موافق پیوستن فرش به وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی هستند البته با پیش شرط‌های خاص. آنها معتقدند که عرضه فرش در کنار صنایع دستی در نمایشگاه‌های داخلی و خارجی می‌تواند در تولید و فروش تاثیرگذار باشد و از سوی از حمایت‌های دولتی در این بخش بهره‌مند شود. این یک طرف ماجراست اما در سوی دیگر برخی صاحبان صنایع کوچک و در حال افول همچون زربافی از فرش به عنوان تهدید نام می‌برند چراکه تصور می‌کنند تمرکز روی فرش است و آنها در سایه این هنر- صنعت قدرتمند نابود می‌شوند. نظر شما در این باره چیست؟

 

مخالف چنین دیدگاهی هستم. عقیده دارم صنایع دستی ما قدرتمند است و بیش از ۳۰۰ رشته‌ای که زیر مجموعه صنایع دستی هستند نوع مناسبات‌شان فرق می‌کند اما دلیل نمی‌شود که مدیر یا رییسی بین آنها تبعیضی قائل شود.

مرکز ملی فرش باید در قالب یک معاونت در کنار معاونت صنایع دستی ایجاد شود تا با صنایع دستی رقابتی سالم داشته باشد و پیوستگی این دو می‌تواند بسیار سودمند باشد حتی برای رشته‌های دیگر صنایع دستی.

باید یک مثال بزنم؛ وقتی یک گردشگر یا مشتری خارجی و حتی داخلی  فرش می‌خرد آمادگی خرید خاتم و میناکاری، زربافت و صنایع دستی دیگر را هم دارد بنابراین پی وند فرشو صنایع دستی حتما به سود هر دو طرف خواهد بود اما متاسفانه اینها با هم ارتباط کمرنگی دارند و از این ناحیه لطمات زیادی دیده‌اند.

در دولت پیشین به دولت پیشنهاد دادم وقتی رییس جمهور می‌‌خواهد به کشور دیگری برود اجازه بدهند چند روز قبل از ورود وی نمایشگاه صنایع دستی در کشور مقصد راه‌اندازی کنیم تا هنر و فرهنگ کشورمان را به مردم آن کشور معرفی کنیم و در واقع صنایع دستی کشورمان تبدیل می‌شود به پیشانی فرهنگی.

آن زمان در کشورهای فرانسه و اتریش و هلند و چند کشور دیگر نمایشگاه برپا کردیم که نتایج فوق‌العاده‌ای داشت ولی با تغییر دولت و مسئولان متاسفانه این حرکت متوقف شد.

به نظر شما حضور فرش در سازمان میراث فرهنگی به عنوان معاونت فرش گذشته از پیوند با صنایع دیگر چه دستاوردهایی به همراه خواهد داشت؟

 

سال‌ها پیش برخی از اهالی فرش به صنایع دستی اهمیت نمی‌دادند و حتی این صنایع را تحقیر می‌کردند ولی با فعالیت‌هایی که آن سال‌ها انجام شد از جمله برگزاری نمایشگاه‌های مشترک، کم کم این نگاه تغییر کرد و بسیاری از فرشچی‌ها به این نتیجه رسیدند که می‌توانند در کنار صنایع دستی فعالیت کنند.

الحاق مرکز ملی فرش به وزرات میراث فرهنگی حتما پیامدهای خوبی به همراه خواهد داشت از جمله اینکه مستقیما با وزیر ارتباط خواهند داشت و می‌تواند با استقلالی که کسب می‌کند تبدیل به یک تشکیلات قوی و قدرتمند در این وزارتخانه شود. این ارتقا با شکوفایی مجدد فرش همراه خواهد بود.

متاسفانه در حال حاضر  وضعیت برای فرش و صنایع دستی در این برهه اصلا خوب نیست. توجه دولت‌ها بطور کلی به بخش صنایع دستی و فرهنگی معطوف نیست در حالی که در همه دنیا رویآورده‌اند به صنایع فرهنگی.

کشوری مثل انگلستان که صنایع دستی خاصی نداشته و ندارد صنایع دستی‌هایی احیا کرده و از این راه درآمدزایی می‌کند. کشورهای هند و چین که درآمدهایشان از این بخش میلیاردی است اما در ایران به دلیل این گسست و بی‌توجهی شاهد از دست رفتن بازارهایمان هستیم.

بازارهای ما در سراسر دینا جزو میراث اقتصادی ایران هستند و از دست دادن آنها مثل این می‌ماند که یک بنای تاریخی را از دست بدهیم چون اینها با خون دل توسط پدران ما کسب شده. بازار اروپا، بازار آمریکا یا بازار فرش در آلمان به این سادگی‌ها بدست نیامده که به این سادگی‌ها از بین برود. این صدمه‌ای جبران ناپذیر است که می‌توان با همکاری فرش و صنایع دستی جلوی نابودی کامل آن را گرفت.

جناب نامور مطلق با توجه به وضعیت اقتصادی، تحریم آمریکا و شیوع ویروس کرونا بنظرتان وزارتخانه جدیدالتاسیس میراث فرهنگی آمادگی لازم را برای پذیرش مرکز ملی فرش دارد؟

 

به نظرم با این ساختار و با این نوع مدیریت در سطح وزارتخانه نه. وضعیت در این وزارتخانه مطلوب نیست از طرفی حال و روز فرش در وزارت صمت هم خوب نیست. شما ببینید در طول این سال‌ها چقدر مدیر عوض کرده است. متاسفانه فرش را در این وزارتخانه جدی نمی‌گیرند. حمایت از فرش در این وزارتخانه کافی و ایده‌آل نبوده  و این موضوع وضعیت فرش را پیچیده کرده است.

فرش نگین هنر ایرانی است و متاسفانه در شرایط بدی بسر می‌برد از طرفی وزارتخانه میراث فرهنگی هم شرایط و آمادگی لازم را برای پذیرش مرکز ملی فرش ندارند پس نیاز است دولت برای هموار کردن این مسیر وارد عمل شود تا فرش در کنار صنایع دستی قرار بگیرد و اعتبار گدشته‌اش را باز یابد.

 

برچسب ها

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
بستن